جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: عاجز آمدن . [ ج ِ م َ دَ ] (مص مرکب ) ناتوان ماندن . قادر نبودن . توانا نبودن : چنان نبشتی که از آن نیکوتر نبودی چنانکه دبیران استاد در انشاء آن عاجز آمدندی . (تاریخ بیهقی ). آن را که مصطفی چو همه عاجز آمدند در حرب روز بدر بدو داد رایتش . ناصرخسرو. رشته تایکتاست آن را زور زالی بگسلد چون دو تا شد عاجز آید از گسستن زال زر. سنائی . دعوی طبابت کردند و از معالجه ها عاجز آمدند. (مجالس سعدی ص 14). جمالی که زبان فصاحت از بیان صباحت عاجزآمدی . (گلستان ). رجوع به عاجز شود. unable to come
کلمه "عاجز آمدن" در زبان فارسی به معنای ناتوانی یا عدم توانایی در انجام کاری است. در این عبارت، "عاجز" به معنای ناتوان و "آمدن" به معنای وقوع یا پیش آمدن است. در نگارش و استفاده از این عبارت، قواعد زیر باید رعایت شوند:
نوشتار صحیح: کلمه "عاجز آمدن" باید به همین شکل نوشته شود و در هر زمینهای با دقت مورد استفاده قرار گیرد.
هماهنگی با ساختار جمله: این عبارت میتواند به عنوان فعل در جمله مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال، "او از انجام این کار عاجز آمد."
استفاده از قید: میتوان از قیدهای مختلف برای تأکید بر ناتوانی در استفاده از این عبارت بهره برد. مثلاً: "او واقعاً عاجز آمد."
استفاده در متون ادبی: در ادبیات و شعر نیز میتوان از "عاجز آمدن" با تأکید بر احساسات و وضعیتهای عاطفی استفاده کرد.
ترکیب با واژههای دیگر: این عبارت میتواند با دیگر واژهها ترکیب شود، مثل: "عاجز از ..." یا "به عاجزی آمدن ..."
با رعایت این نکات، میتوانید از عبارت "عاجز آمدن" به درستی و بهطور مؤثر در نگارشهای خود استفاده کنید.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر