جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'osfor

عصفر

معنی: عصفر. [ ع ُ ف ُ ] (ع اِ) گیاهی است که گوشت درشت را زرد و نرم سازد، و تخم آن را قرطم نامند. (منتهی الارب ). نباتی است که گوشت رانرم میکند، و آن را بهرمان نیز نامند و تخم آن قرطم است . (از اقرب الموارد). گل کاجیره که به هندی کسنبه گویند، و جامه ای که به رنگ آن سرخ شود، آن را معصفر گویند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). به پارسی خسق خوانند و به اصفهانی گل کاویشه ، و رنگ زعفران نیز گویند، گل کاجیره هم خوانند و آن دو نوع است ، بری و بستانی ، و طبیعت بستانی گرم است در اول و خشک در دوم ، و بری گرم و خشک بود در سوم . (از اختیارات بدیعی ). آن را به لغت تازی احریض و خوبع نیز گویند. (از تذکره ٔ ضریر انطاکی ). شکوفه ای است . (نزهةالقلوب ). احریض است .(تحفه ٔ حکیم مؤمن ). گیاهی است یک ساله یا دوساله ازتیره ٔ مرکبان که دارای ساقه ای به ارتفاع 50 سانتیمتر است . منشاء اولیه ٔ این گیاه را عربستان ذکر کرده اند ولی امروزه در نقاط دیگر نیز کشت میشود. برگهای این گیاه نرم و دندانه دار و پوشیده از تیغهای ظریف و نازک است . در سطح پهنک آن (مخصوصاً سطح تحتانی پهنک ) رگبرگهای برجسته مشاهده میشود. گلهایش منفرد و شامل برگه های خاردار در پائین کاسه و گلهای لوله ای به رنگ زرد یا ارغوانی بر روی نهنج است . میوه اش فندقه و دارای دسته ٔ تار نازک در قسمت انتهائی است . از گلبرگهای این گیاه ماده ای به رنگ زرد زیبا و محلول در آب و ماده ٔ دیگری به رنگ قرمز بنام کارتامین که آن نیز درآب محلول است به دست آورده اند. دانه ٔ این گیاه که به کافشه موسوم است شامل 30 تا 37 درصد از مواد پروتیدی و 45 تا 46 درصد از مواد چربی است که پس از تصفیه می تواند مورد مصرف قرار گیرد. گل و مخصوصاً دانه های آن دارای اثر مسهلی است که به صورت جوشانده 12 تا 24 در هزار مصرف می شود. از دانه های این گیاه روغنی استخراج می کنند که دارای اثر مسهلی است و سابقاً بصورت مالیدن بر روی عضو در روماتیسم و فلج مورد استفاده قرار می گرفت . این گیاه در اکثر نقاط جنوبی اروپا و مناطق بحرالرومی و آسیای صغیر و شمال افریقا و ایران میروید (در خراسان و تبریز و تفرش فراوان است ). توضیح اینکه دانه ٔ این گیاه را خسک دانه و حب العصفر نیز نامند و آن بعنوان مسهل در طب قدیم مصرف میشده است و در بازار بنام تخم کاجیره نیز عرضه میشود. و ماده ٔ رنگین که از گلبرگهای این گیاه استخراج میشود بنام زردج و ماءالعصفر مشهور است . (فرهنگ فارسی معین : کاجیره ). احریض . اصبور. اصفور. اطرقطوس . بهرام . بهرامن . بهرامة. بهرم . بهرمان . پالان زعفران . تاقالا. ترباض . خریع. خسک . خسک دانه . زرد. زردج . زردک . زرده . زعفران کاذب . سکری . فنیفس . قرطم . قنطادوس . کابیج . کاجره . کاجیر. کاچره . کاچوره . کاچیره . کازیره . کاژیره . کاغاله . کافشه . کافیشه . کرکم . گل رنگ . گل زردک . گل قرطم . گل کاغاله . مریق . نقده . و رجوع به کاجیره و قرطم شود.
- عصفر بری ؛ نوع بادآورد آن است . (از فهرست مخزن الادویة و تحفه ٔ حکیم مؤمن ).خلاف بلخی . بهرامج البر. رنف . (الجماهر بیرونی ). یکی از گونه های کاجیره است که بطور خودرو در مزارع میروید و برگهایش دارای کرک میباشد. زعفران بیابانی . قرطم بری . کاجیره ٔ صحرایی . (فرهنگ فارسی معین ).
|| رنگ سرخ . (منتهی الارب ) (فرهنگ فارسی معین ). رنگی است . (از اقرب الموارد).
... ادامه
329 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی] [قدیمی]
مختصات:
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 440
شمارگان هجا:
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "عصفر" در زبان فارسی به معنای زردی یا زردی غلیظ و نیز نام گیاهی است که در تولید رنگ زرد استفاده می‌شود. در مورد قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه می‌توان به نکات زیر اشاره کرد:

  1. املا: کلمه "عصفر" به همین شکل نوشته می‌شود و از نظر املایی صحیح است.

  2. نقطه‌گذاری: اگر این کلمه در جمله‌ای استفاده شود، باید قواعد نقطه‌گذاری رعایت شود. به عنوان مثال: "رنگ عصفر به این تابلو زیبایی خاصی بخشیده است."

  3. جمع‌سازی: در صورتی که بخواهید این کلمه را جمع ببندید، به‌صورت "عصفرها" جمع می‌شود.

  4. معنی و مفهوم: همواره دقت کنید که کلمه در متن شما در قالب و مفهوم درست خود استفاده شود. به عنوان مثال، در متون ادبی ممکن است به صفت "عصفر" به عنوان نمادی از زردی اشاره شود.

  5. استفاده در جملات: در جملات می‌توان از کلمه "عصفر" به معانی مختلف استفاده کرد، برای مثال: "در طبیعت، گل‌های عصفر رنگی شگفت‌انگیز دارند."

اگر در نظر دارید توضیحات بیشتری در مورد استفاده یا قواعد خاص این کلمه بفرمایید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. عصفر به عنوان یک رنگ روغن طبیعی، در صنایع هنری و نقاشی استفاده می‌شود.
  2. در بسیاری از غذاهای سنتی ایرانی، از عصفر به عنوان ادویه‌ای معطر و خوش‌رنگ استفاده می‌شود.
  3. عصفر به دلیل خواص دارویی خود، در طب سنتی به عنوان یک عنصر مفید شناخته شده است.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری