جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: عضب . [ ع َ ] (ع مص ) بریدن . (منتهی الارب ). قطع کردن .(از اقرب الموارد). || دشنام دادن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || گرفتن و زدن و طعن کردن . (منتهی الارب ): عضبه بالعصا؛ با چوبدست وی را زد. عضبه بالرمح ؛ با نیزه وی را طعن کرد. (از اقرب الموارد). || ضعیف کردن . (منتهی الارب ):عضب المرض فلاناً؛ بیماری او دیرینه شد و وی را از حرکت بازداشت . (از اقرب الموارد). || بازگشتن . (منتهی الارب ). رجوع . (از اقرب الموارد). || کهنه گردیدن . (منتهی الارب ). || ناقه وگوسپند را عضباء کردن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به عضباء شود. || جلوگیری کردن وحبس کردن کسی را از حاجت خود. (از اقرب الموارد). muscle عضلة، شق طريقه عنوة، تدخل بالقوة، تدخل في غير ما يجب
عضلة|شق طريقه عنوة , تدخل بالقوة , تدخل في غير ما يجب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "عضب" به معنی عضو یا قسمتی از یک مجموعه است، اما به نظر میرسد که شما به کلمه "عضو" اشاره کردهاید. در هر صورت، برای کار با این کلمه و قواعد نگارشی آن، نکات زیر را میتوان بیان کرد:
نحوه نوشتن: کلمه "عضو" به صورت عُضو نوشته میشود و شکل صحیح آن استفاده از "ع" با نقطهگذاری بالا است.
وزن دستوری: "عضو" یک اسم است و میتواند به عنوان فاعل، مفعول و یا مسند در جملات استفاده شود.
جمع: جمع "عضو" به صورت "اعضا" نوشته میشود و در نگارش و گویش باید به این نکته توجه شود که "ع" در "اعضا" بدون نقطه است.
صرف و نحو: در جملات، "عضو" میتواند صفتها و قیدهای مختلفی داشته باشد. مثلاً: "عضو فعال"، "عضو جدید"، "اعضای جلسه".
قواعد نگارشی: در نوشتن متون رسمی و علمی، به شکل صحیح کلمه و همچنین استفاده درست از آن در جمله توجه ویژهای شود. برای مثال، میتوان نوشت: "هر عضو تیم باید مسئولیتهای خود را به خوبی انجام دهد."
اگر سوال خاص دیگری دارید یا به کلمه دیگری اشاره کردهاید، لطفاً بیشتر توضیح دهید تا به خوبی کمک کنم.