جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'āmāside
tumescent  |

آماسیده

معنی: آماسیده . [ دَ / دِ ] (ن مف / نف ) متوَرّم . منتفخ . متهبج . آماهیده . بادکرده . ورم کرده . پُف کرده . برآماسیده . تمیده : باثعالشفه ؛ آماسیده لب . (ربنجنی ).
903 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) ‹آماهیده›
مختصات:
الگوی تکیه: WWWS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: 'AmAside
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 121
شمارگان هجا: 4
دیگر زبان ها
انگلیسی
tumescent | tumid , symbolized
ترکی
amaseda
فرانسوی
amaseda
آلمانی
amaseda
اسپانیایی
amaseda
ایتالیایی
amaseda
عربی
متورم
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "آماسیده" در زبان فارسی به معنای ورم کرده یا متورم شده است و از ترکیب دو بخش "آماس" و "یده" شکل گرفته است. در ادامه به بررسی قواعد مرتبط با این کلمه می‌پردازیم:

  1. ریشه‌شناسی:

    • "آماس" از ریشه "آماسیدن" به معنای ورم کردن است. این کلمه در زبان فارسی به معنای تورم یا ورم در بافت‌های بدن استفاده می‌شود.
  2. ساخت‌واژه:

    • پسوند "-یده" نشان‌دهنده فعل گذشته است و به کلمه "آماس" اضافه شده تا به حالتی که ورم کرده است، اشاره کند.
  3. قواعد نگارشی:

    • این کلمه باید به درستی در متن استفاده شود. از آنجا که "آماسیده" یک صفت است، باید به گونه‌ای نوشته شود که هماهنگی لازم را با اسم‌های وابسته به خود داشته باشد.
    • مثال: "پای او به خاطر آسیب ورم کرده (آماسیده) است."
  4. جمله‌سازی:

    • از "آماسیده" می‌توانید در جملات مختلف برای توصیف حالت‌های جسمی یا پزشکی استفاده کنید:
      • "نزدیک به مدت یک هفته، زخم او آماسیده مانده بود."
      • "آماسیده شدن دست او به دلیل ضربه شدید بود."
  5. توجه به کلمات هم‌معنی:
    • برای غنا بخشیدن به متن، می‌توان از هم‌معنی‌های دیگر نظیر "متورم" نیز استفاده کرد، اما دقت کنید که هر کلمه ممکن است بار معنایی خاص خود را داشته باشد.

در کل، "آماسیده" یکی از کلمات تخصصی در زبان فارسی است که در متون پزشکی، ادبی و علمی به کار می‌رود و برای استفاده صحیح از آن رعایت قواعد نگارشی و دقت در معنا ضروری است.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

در اینجا چند مثال از استفاده کلمه "آماسیده" در جملات آورده شده است:

  1. بعد از چند روز کار مداوم، پاهایم آماسیده و خسته شدند.
  2. او به پزشک مراجعه کرد زیرا زانویش آماسیده و دردناک بود.
  3. هنگام ورزش، متوجه شدم که عضلاتم آماسیده و نیاز به استراحت دارند.
  4. در اثر عفونت، گلویم آماسیده و بلعیدن غذا برایم سخت شده است.
  5. آماسیده شدن صورت یکی از نشانه‌های آلرژی به مواد غذایی بود.

اگر نیاز به اطلاعات بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: پر اب و تاب، ورم کرده، اماس کرده، اماسیده، ورقلنبیده، باد کرده، متورم

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری