جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: عل . [ ع َل ل ] (ع ص ، اِ) کنه ٔ لاغر. || کنه ٔ فربه . از اضداد است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || مرد کلان سال و حقیر و نزار. (منتهی الارب ). || ریزه اندام از هر چیزی . || تکه ٔ بزرگ جثه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || مرد که صحبت زنان ، و محادثت با آنها را دوست دارد. (منتهی الارب ). || آنکه زنان را بسیار دیدار کند. (اقرب الموارد). || آنکه پوستش از بیماری ترنجیده باشد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ، أعلال . || آنکه نیکی و خوبی ندارد. (ذیل اقرب الموارد). ali علي
کلمه "عل" در فارسی به معنای دلیل یا سبب است و در زمینههای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد. در زیر به برخی از قواعد نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
نقطهگذاری: اگر "عل" در انتهای جمله قرار گیرد، باید به آن توجه کرد که آیا نقطه لازم است یا خیر. به طور مثال: "عل بر این موضوع است."
نوشتن به صورت جدا یا چسبیده: "عل" معمولاً به صورت جدا نوشته میشود و با کلمات دیگر ترکیب میشود، مگر در شکلهای مختلفی که به صورت اسم مرکب میآید.
صرف و نحو: در جملهسازی، "عل" معمولاً به عنوان اسم در کنار فعل یا صفت قرار میگیرد. مثلاً: "عل بر آن است که..." یا "دلایل عل میتواند شامل..."
ترکیب با دیگر کلمات: "عل" ممکن است با دیگر کلمات ترکیب شود و به شکلهای مختلفی در آید. به عنوان مثال: "علت".
استفاده در متون علمی: در متون علمی و تحلیلی ممکن است این کلمه با وضوح بیشتری مورد بهرهبرداری قرار گیرد. در این صورت ضرورت استفاده از تعابیر و واژههای دقیقتر احساس میشود.
لطفاً اگر سوال خاصی دارید یا به اطلاعات بیشتری نیاز دارید، مطرح کنید.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر