علاج شدن
licenseمعنی کلمه علاج شدن
معنی واژه علاج شدن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
458
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
cure
عربی
شفاء | تمليح اللحم , منصب راعي الأبرشية , تقديد السمك , عالج , داوى , دخن , ملح , نشف , شفى , دواء