جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

bug  |

عله

معنی: عله . [ ع َ ل َه ْ ] (ع مص ) در ملامت افتادن . (منتهی الارب ) (از لسان العرب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد) (متن اللغة). || وقوع در حالت خمار و زحمت آن . (ناظم الاطباء). از خمار زحمت یافتن . (منتهی الارب ). در زحمت خمار افتادن . (از لسان العرب ) (اقرب الموارد) (از متن اللغة). گرسنه شدن . (منتهی الارب ) (از لسان العرب ) (تاج العروس ) (اقرب الموارد) (متن اللغة). || ستهیدن . (منتهی الارب ). ستیزه کردن . لجاجت کردن . تندخوئی . حدت و انهماک . (اقرب الموارد). || سرگشته و متحیر گردیدن و دهشت خوردن . (منتهی الارب ) (از لسان العرب ) (اقرب الموارد) (متن اللغة). || آمدوشد نمودن از ترس . (منتهی الارب ). رفت وآمد از فزع . (از لسان العرب ) (تاج العروس ) (اقرب الموارد) (متن اللغة). || پلیدنفس گردیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). پلید و ضعیف نفس گردیدن . (از لسان العرب ) (تاج العروس ) (متن اللغة). || شادمانی کردن اسب در لگام . (از منتهی الارب ). نشاط و تندی کردن اسب در لجام . (از اقرب الموارد). نشاط و جست وخیز کردن اسب در لجام . (از تاج العروس ) (متن اللغة). || وادار کردن نفس ، انسان را به بدی یا بهر چیزی دیگر. (از متن اللغة). || (اِ) حرص و شره و آزمندی . || غم و اندوه و حزن . (از لسان العرب )(تاج العروس ) (از متن اللغة) (ذیل اقرب الموارد).
... ادامه
343 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات: (ع لُِ) [ ع . علة ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: 'elle
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 105
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
bug
ترکی
böcek
فرانسوی
bogue
آلمانی
insekt
اسپانیایی
bicho
ایتالیایی
insetto
عربی
أوه
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "عله" به طور معمول در فارسی به عنوان یک واژه‌ی غیررایج و منحصر به فرد در برخی لهجه‌ها یا متون خاص استفاده می‌شود. اما به نظر می‌رسد که شما به "علیه" اشاره دارید که به معنای "بر ضد" یا "در مقابل" است.

در اینجا به چند نکته درباره نوشتن و استفاده از "علیه" اشاره می‌کنم:

  1. نحوی: "علیه" یک حرف اضافه است و معمولاً به دنبال خود مفعول را می‌آورد. به عنوان مثال: "او علیه ظلم مبارزه می‌کند."

  2. نگارشی: هنگام نوشتن "علیه"، دقت کنید که از املای درست آن استفاده کنید و از نوشتن "عله" پرهیز نمایید؛ زیرا "عله" در فارسی استاندارد وجود ندارد.

  3. معنایی: "علیه" نشان‌دهنده‌ی مخالفت یا مقابله است و می‌تواند در متون قانونی، ادبی و اجتماعی به کار رود.

اگر در مورد "عله" سوال دیگری دارید یا به مفهوم خاصی اشاره می‌کنید، لطفاً بیشتر توضیح دهید تا بتوانم به شما کمک کنم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. عله ی اصلی مشکلات اقتصادی کشور تا حد زیادی ناشی از سوء مدیریت است.
  2. برای حل مشکل، ابتدا باید عله ی آن را شناسایی کنیم.
  3. بسیاری از بیماری‌ها با درمان عله آن‌ها قابل کنترل هستند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری