جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'anā

عنا

معنی: عنا. [ ع َ ] (ع اِ) همان «عناء» در عربی است که در تداول فارسی زبانان غالباًهمزه ٔ آن حذف شود. زحمت . رنج . مشقت . (از ناظم الاطباء) (از غیاث اللغات ). رجوع به عناء شود :
خواهی اندر عنا و شدت زی
خواهی اندر امان به نعمت و ناز.
رودکی .
عشق بر من در عنا بگشاد
عشق سر تا بسر عذاب و عناست .
فرخی .
او را چنانکه اوست ندانم همی ستود
از چند سال باز دل من در این عناست .
فرخی .
رسیده من به انتهای بادیه
به انتها رسیده هم عنای او.
منوچهری .
سنگ باران عنا بارد بر فرق کسی
که دل و نیت او قصد عنای تو کند.
منوچهری .
از پشه عنا و الم پیل بزرگست
وز مور فساد بچه ٔ شیر ژیانست .
منوچهری .
الا رفیقا تا کی مرا شقا و عنا
گهی مرا غم یغما گهی بلای یلاق .
زینبی .
راست گوی و راست جوی و از هوی پرهیز کن
کز هوی چیزی نزاد و هم نزاید جز عنا.
ناصرخسرو.
گفتم مگر که داد بیابم ز دیو دهر
چون بنگریستم ز عنا در بلا شدم .
ناصرخسرو.
یک راه همه نعمت است و راحت
یک راه بجز شدّت و عنا نیست .
ناصرخسرو.
بافلک من ستیزها کردم
زآن تنم خسته ٔ عنا باشد.
مسعودسعد.
بسان دوست که یابد وصال یار عزیز
پس از فراق دراز وپس از عنا و عذاب .
مسعودسعد.
شب آمد و غم من گشت یک دو تا فردا
چگونه ده صد خواهد شد این عنا و بلا.
مسعودسعد.
اسب نیک را قوت تک سبب و موجب عنا گردد. (کلیله و دمنه ).
ز بهر دنیا چندین عنا کری نکند
که می نیرزد این مرده خود بدین شیون .
جمال الدین عبدالرزاق .
بخواب دایم جزسیم و زر نمی بینی
ببین که زر همه رنج است و سیم جمله عنا.
خاقانی .
کار من بالا نمی گیرد در این شیب بلا
در مضیق حادثاتم بسته ٔ بند عنا.
خاقانی .
کوه به کوه می رسد چون نرسد دلی به دل
غصه ٔ بیدلی نگر هم ز عنای آسمان .
خاقانی .
نطاق طاقت از مقاسات آن بلا و معامات آن عنا تنگ آمد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 295).
بار عنا کش بشب قیرگون
هرچه عنا بیش عنایت فزون .
نظامی .
ز اهل وفا هرکه بجایی رسید
بیشتر از راه عنایی رسید.
نظامی .
- در عنا بودن ؛ در زحمت بودن . در رنج بودن :
بود اندر باغ آن صاحب جمال
کز غمش این در عنا بد هشت سال .
مولوی .
- عنا خوردن ؛ تحمل کردن رنج و مشقت :
کسی که جنگ تو جوید کشد عذاب و عنا
کسی که کین تو ورزد خورد عنا و عذاب .
قطران .
- عنا دیدن ؛ رنج دیدن . با رنج و مشقت مصادف گشتن :
خود نبینی مگر عذاب و عنا
چون نمایی مرا عنا و عذاب .
ناصرخسرو.
- عنا کشیدن ؛ رنج بردن . زحمت کشیدن . در مشقت افتادن :
کسی که جنگ تو جوید کشد عذاب و عنا
کسی که کین تو ورزد خورد عنا و عذاب .
قطران .
جور و جفا می دید و رنج و عنا می کشید.
(گلستان چ یوسفی باب ششم ص 151).
- عنا نمودن ؛ رنج دادن . زحمت دادن .باعث مشقت شدن :
خود نبینی مگر عذاب و عنا
چون نمایی مرا عنا و عذاب .
ناصرخسرو.
مرا زحمت صادر و وارد آنجا
عنا می نمود از عنا می گریزم .
خاقانی .
- مقرّ عنا ؛ محل اندوه و ملالت . (ناظم الاطباء).
... ادامه
583 | 0
مترادف: آزار، رنج، زحمت، عذاب، عنت، محنت، مشقت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی: عناء] [قدیمی]
مختصات:
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 121
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
أي | كل , أيما , أى شخص , لا أحد , بعض , مدى أو وسيلة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "عنا" (به معنای "عناوین" یا "مفاهیم") به عنوان یک واژه عربی در زبان فارسی استفاده می‌شود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. تلفظ صحیح: کلمه "عنا" به صورت "عَنا" تلفظ می‌شود و در نوشتار باید به این نکته توجه شود که در نوشتار فارسی، استفاده از الفبای فارسی برای نگارش الزامی است.

  2. نحوه استفاده: این واژه معمولاً در متون ادبی، علمی و رسمی به کار می‌رود و در فهرست‌ها یا عناوین می‌تواند به عنوان جمع کلمه "عنوان" مطرح شود.

  3. فارسی‌سازی: با توجه به زبان فارسی، در متون غیررسمی می‌توان به جای "عنا" از کلمات معادل فارسی مانند "عنوان‌ها" نیز استفاده کرد.

  4. جنس و تعداد: این کلمه به لحاظ قواعد صرف و نحو عربی است و در فارسی به صورت جمع به کار می‌رود.

  5. استفاده از علامات نگارشی: در جملات رسمی یا علمی، اگر "عنا" به عنوان عنوان یا اصطلاح خاص استفاده شود، می‌توان از تیتر و برجسته‌سازی (مانند استفاده از بولت) برای جلب توجه بیشتر استفاده کرد.

اگر سوال خاصی در مورد کاربرد یا ویژگی‌های این کلمه دارید، لطفاً بفرمایید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. عنا به معنای "از" در زبان عربی است و در جمله‌هایی مانند "عنا شروع کردیم" معمولاً به کار می‌رود.
  2. ما از تجربیات عنا می‌توانیم درس‌های زیادی یاد بگیریم.
  3. عنا یکی از مهم‌ترین اجزاء در تحلیل متن‌های ادبی است که به درک بهتر محتوا کمک می‌کند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری