جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

annie  |

عنان تاب

معنی: عنان تاب . [ ع ِ ] (نف مرکب ) اسبی که به اندک اشاره ٔ عنان بگردد. (ناظم الاطباء). اسبی که بمجرد اشاره ٔ عنان ، مطاوعت کند و سوار را در سواری آن احتیاج به مهمیز و قمچی نباشد. (آنندراج ) :
روان کرد رخش عنان تاب را
برانگیخت چون آتش آن آب را.
نظامی (از آنندراج ).
- خواب عنان تاب ؛ خواب منحرف کننده و بسوی دیگرکشاننده :
دیده ٔ اغیار گران خواب شد
کو سبک از خواب عنان تاب شد.
نظامی .
- عنان تاب شدن ؛ سوار شدن . (از آنندراج ). روی آوردن :
عنان تاب شد شاه پیروزجنگ
میان بسته بر کین بدخواه تنگ .
نظامی .
- || روی گردانیدن .
- عنان تاب گشتن ؛ عنان تاب شدن . سوار شدن . رفتن .
- || منحرف شدن . روی بجانب دیگر آوردن :
شهنشاه برخاست هم در زمان
عنان تاب گشت ازبر همدمان .
نظامی (شرفنامه ص 319).
وگر جان گردد از رویت عنان تاب
بود جان را عروسی لیک در خواب .
نظامی .
... ادامه
682 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 574
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
annie

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری