جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'o[w]rat
symphs  |

عورت

معنی: عورت . [ ع َ رَ ] (ع اِ) عورة. امری که شخص از آن شرم دارد. (فرهنگ فارسی معین ). کار زشت :
تو عورت جهل را نمی بینی
آنگاه شود به چشم تو پیدا.
ناصرخسرو.
گفت تو دانی که این مردم را بر تو حق است ... اگر عورتی آید از ایشان تو اولی تری که بپوشی ... گفت کدام عورت پدید آید از آن کس که او را این سیرت باشد کاندرین رقعه نوشته است . (تاریخ بیهق ). در اثنای این حال عورت اصحاب بدعت و ارباب ضلالت ظاهر شد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 492). || آلت تناسل و شرمگاه مردم . (ناظم الاطباء). عضوی که شخص به سبب شرم آن را می پوشاند. آلت تناسل . شرمگاه . (فرهنگ فارسی معین ) :
پرهیز کن از جهل به آموختن ایراک
جهلست مَثَل عورت ، پرهیز ازار است .
ناصرخسرو.
ای عورت کفر و عیب نادانی
پوشیده به جامه ٔ مسلمانی .
ناصرخسرو.
پیش خردمند در این حربگاه
بیخردان را همه تن عورت است .
ناصرخسرو.
و رجوع به عورة شود.
- ستر عورت ؛ پوشاندن موضعهای مستقبح الذکر. (فرهنگ فارسی معین ).
- عورت زن ؛ شرم زن . (از ناظم الاطباء).
- عورت مرد ؛ ذکر و دو خایه . (ناظم الاطباء).
|| (اصطلاح فقه ) هر چیزی است که نظر کردن اجنبی بدان جایز نباشد. عورت در مرد، قُبُل و دبر او و در زن تمام بدن او است ، به استثناء صورت و دستها و پشت پاها. پوشاندن عورت لازم است مگر در وقتی که بیننده ٔ ممیز و محرمی نباشد، ولی در موقع نماز مستور داشتن آن ضروری است اگرچه بیننده ای هم نباشد. || در تداول فارسی ، زن و زوجه ٔ مرد. (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از غیاث اللغات ). ج ، عورات . و رجوع به عورات شود :
وآنکه قصد عورت تو می کند
صدهزاران خشم از تو سر زند.
مولوی .
عورتی را زهره کردن مسخ بود
خاک و گل گشتن چه باشد ای عنود.
مولوی .
|| دشواری . (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء).
... ادامه
991 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی: عَورة، جمع: عورات] ‹عورتینه›
مختصات: (عُ رَ) [ ع . عورة ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: 'owrat
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 676
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
symphs
ترکی
özel parçalar
فرانسوی
parties intimes
آلمانی
geschlechtsteile
اسپانیایی
partes privadas
ایتالیایی
parti private
عربی
أجزاء خاصة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "عورت" در زبان فارسی به معنای زنان به کار می‌رود و در متون دینی و ادبی نیز به وفور استفاده می‌شود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نحوه نوشتن: کلمه "عورت" به صورت کامل و بدون هرگونه اختصاری باید نوشته شود.

  2. توجه به تنوع معنای کلمه: به طور کلی، "عورت" به معنای زن است، اما در مفاهیم دینی می‌تواند به معنای اعضای بدن زنان باشد که در برخی متون به آن اشاره شده است.

  3. استفاده در جملات: این کلمه می‌تواند در جملات مختلفی به کار برود. به عنوان مثال:

    • "احترام به عورت یک ارزش فرهنگی است."
    • "قرآن کریم بر حفظ حرمت عورت تأکید دارد."
  4. عدم به کارگیری واژه در متون غیررسمی: در محاوره‌ها و متون غیررسمی، بهتر است از واژه‌های جایگزین استفاده شود مگر در مواقع خاص.

  5. توجه به بار معنایی: به دلیل بار معنایی خاص این کلمه، باید در استفاده از آن دقت کرد و به زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی توجه داشت.

  6. استفاده در متون رسمی: در متون رسمی، به لحاظ نگارشی و فرهنگی، باید به شیوه‌ای محترمانه و با دقت به کار رود.

با رعایت این نکات، می‌توان به درک بهتری از کلمه "عورت" و نحوه استفاده از آن در زبان فارسی دست یافت.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در دین اسلام، حفظ عورت در برابر نامحرم از واجبات است.
  2. پوشش مناسب برای زنان به منظور حفاظت از عورت و جلوگیری از نگاه‌های ناپسند، اهمیت زیادی دارد.
  3. او به تأکید بر اهمیت احترام به حریم شخصی افراد و عدم نقض عورت آن‌ها پرداخت.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری