جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

qeb[b]

غب

معنی: غب . [ غ ِب ب ] (ع اِ) سرانجام . پایان . پایان کار. پایان هر چیزی . (منتهی الارب ). || یک در میان . روز در میان . (از قطر المحیط). روزی آمدن و روزی نه . (دهار). و منه : زر غباً تزدد حباً. (منتهی الارب ). و قال الحسن : الغب فی الزیارة ان تکون فی کل اسبوع . (منتهی الارب ). ج ، اغباب . (المنجد). دیدن بعد از روزهایی یا هر هفته . (از قطر المحیط). || (مص ) روز در میان با آب آمدن شتر. (منتهی الارب ). روزی آب خوردن چهارپا و روزی تشنه ماندن . (از قطرالمحیط). || بدبوی شدن گوشت . (از قطر المحیط). || به آخر رسیدن کار. (از قطر المحیط) (آنندراج ). || روز در میان آمدن تب : غبت الحمی غباً. (منتهی الارب ). تبی که دو روز در میان آید و آن را حمای مثلثه نیز نامند. و این همان نوبه ٔسه یک است . و منه الحدیث : اغبوا فی عیادة المریض ای لاتعودوه فی کل یوم لما یجد من ثقل العواد. والحمی الصفراویه سمی غباً لانها تنوب یوماً و یوماً و اذا اطلق الاطباء الغب اراد وا بها الدایرة. ج ، اغباب . (بحر الجواهر). و مؤلف ذخیره ٔ خوارزمشاهی آرد: و اگر خلطصفرایی باشد، یک روز تب آید و دیگر روز نه و این تب را تب غب گویند. و نیز آرد: تب غب غیر خالصه است ازبهر آنکه این تب از دو خلط باشد که آمیخته گردد. و ابن البیطار گوید: و ینفع من جمیع حمیات الغب المتطاولة . تب روز افکن . (زمخشری ). || پوشیدن . || پوشاندن . (دزی ج 2 ص 199). || فاصله دادن در زمان : کان لایغب الغزو؛ وی لاینقطع می جنگید. (دزی ج 2 ص 199).
... ادامه
545 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی: غبّ] [قدیمی]
مختصات: (غِ بّ) [ ع . ]
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 1002
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
مدرسة | مذهب , مدرسة فكرية , كلية جامعية , كتاب , القطيع المائي مجموعة أسماك , مدرسي , أدب , روض , علم , ربى , درب , ضبط
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "غب" به‌صورت کلی در زبان فارسی کاربرد خاصی دارد و به معنای "بعد" یا "پس از" استفاده می‌شود. نکاتی راجع به قواعد فارسی و نگارشی برای این کلمه و کاربرد آن می‌توان به صورت زیر بیان کرد:

  1. نحوه نوشتن: کلمه "غب" به این صورت نوشته می‌شود و نیازی به حرکات اضافی ندارد.

  2. علامت‌گذاری: در جملاتی که از "غب" استفاده می‌شود، می‌توان از ویرگول (،) برای جداسازی بخش‌ها استفاده کرد، به خصوص اگر "غب" در وسط جمله بیاید.

  3. جایگاه در جمله: "غب" معمولاً در جملات رسمی یا ادبی به کار می‌رود و پس از آن معمولاً زمان یا مکان بیان می‌شود.

  4. هم‌نشینی: این کلمه معمولاً با کلمات دیگر ترکیب نمی‌شود، اما می‌تواند به‌عنوان قید زمان مورد استفاده قرار گیرد.

  5. استفاده‌های صورت رسمی و ادبی: در متون ادبی، "غب" می‌تواند برای ایجاد حس باستانی یا زبان کهن به کار رود، در حالی که در زبان محاوره کمتر از آن استفاده می‌شود.

به‌طور کلی، توجه به سیاق سخن و بستر معنایی که کلمه در آن قرار دارد می‌تواند به استفاده صحیح از "غب" کمک کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

۱. درختان باغ در فصل بهار غب‌های زیبایی می‌سازند که چشم هر بیننده‌ای را نوازش می‌کند.
۲. غب کوه‌ها در آفتاب غروب، جلوه‌ای خیره‌کننده به طبیعت می‌بخشند.
۳. در کنار دریا، غب نرم و ملایمی حس آرامش را به من منتقل کرد.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری