جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: غلبه . [ غ ُ ب َ / ب ِ ] (اِ) پرنده ای است سیاه و سفید، و آن را عکه و کلاغ پیسه هم میگویند، و به این معنی با بای فارسی هم آمده است ، و بعضی گویند پرنده ای است که آن را سبزک هم می نامند. (برهان قاطع). غلپه . (فرهنگ اسدی ). همان عکه است که به شیرازی قالنجه و کلاغ پیسه گویند. شمس فخری گوید: مرغی است مانند عکه ، و در فرهنگ به بای فارسی آورده است . (از فرهنگ رشیدی ). عقعق . کلاغ پیسه . (فرهنگ اسدی ). کلاژه . (فرهنگ اسدی نخجوانی ). کسک . کشک . زاغچه . زاغی : سیم به منقار غلبه صبر نماندم غلبه پرید و نشست [ از ] بر فلغند. ابوالعباس (از صحاح الفرس ). سه حاکمکند اینجا چون غلبه همه دزد میخواره و زن باره و ملعون وخسیس اند . منجیک (از فرهنگ اسدی ) (از فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). زاغ سیه بدم یکچند و نون باز چو غلبه بشده ستم دو رنگ . منجیک (از فرهنگ اسدی ). دزدی ای نابکار چون غلبه روی چونانکه پخته تفشیله . منجیک . از بهر چه دادند ترا عقل چه گویی تا خوش بخوری چون خر و چون غلبه بلنجی . ناصرخسرو. || سوراخ عموماً، و سوراخی که از آنجا آب به باغ آید خصوصاً. (برهان قاطع). استيلا، پيروزي، تسلط، تصرف، چيرگي، درازدستي، سلطه، سيطره، ظفر، فتح، قهر، نجاح، نصرت dominance, domination, conquest, predominance, victory, win, prevalence, winning, prepotency, overcome هيمنة، سيطرة üstesinden gelmek surmonter überwinden superar superare نفوذ، سبقت، چیرگی، تفوق، فرمانروایی، پیروزی، تسخیر، برتری، رجحان، برد، شیوع، رواج، درجه شیوع، فتح و ظفر، قدرت کامل، نفوذ بسیار، تفوق بسیار
کلمه "غلبه" در زبان فارسی به معنای تسلط یا فزونی یافتن بر چیزی است و میتواند در جملات مختلف به کار برود. در اینجا به برخی از نکات قواعدی و نگارشی مرتبط با این کلمه میپردازیم:
نحوهی استفاده: کلمه "غلبه" معمولا به عنوان اسم به کار میرود و میتواند با حرف اضافهها یا افعال مختلف ترکیب شود. به عنوان مثال:
"غلبه بر مشکلات"
"او بر حریف خود غلبه کرد."
صرف و نحوهی جمعسازی: این کلمه جمع نمیشود و به صورت مفرد به کار میرود. اگر نیاز به اشاره به چندین مورد از "غلبه" باشد، میتوان از کلمات توصیفی استفاده کرد.
استفاده در جملات: برای استفاده صحیح از "غلبه"، باید دقت شود که به درستی در موقعیتهای منطقی و مناسب به کار رود. مثلاً:
"غلبه بر خود یکی از مهمترین مهارتهاست."
"این تیم توانست در مسابقه بر حریف خود غلبه کند."
نکات نگارشی:
"غلبه" در متن نیاز به دقت در املاء و تاکید بر تلفظ صحیح دارد.
در نوشتههای رسمی و علمی، بهتر است از کلمات و جملات ساختاریافته استفاده شود.
معنی و مفهوم: مفهوم "غلبه" در زمینههای مختلفی مانند ورزش، زندگی شخصی، سیاست و... به کار میرود که میتواند به زمینه خاصی بستگی داشته باشد.
با رعایت این نکات، میتوان بهدرستی از کلمه "غلبه" در نوشتهها و مکالمات فارسی استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
با تلاش و perseverance، توانستم بر بر ترس خود غلبه کنم و به هدفم برسم.
غلبه بر چالشها به ما قدرت میدهد تا در مسیر رشد و پیشرفت ادامه دهیم.
او با استفاده از تجربیات گذشتهاش، به راحتی بر مشکلات موجود در پروژه غلبه کرد.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: نفوذ، سبقت، چیرگی، تفوق، فرمانروایی، پیروزی، تسخیر، برتری، رجحان، برد، شیوع، رواج، درجه شیوع، فتح و ظفر، قدرت کامل، نفوذ بسیار، تفوق بسیار
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر