جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

qenā
richness  |

غنا

معنی: غنا. [ غ ِ ] (ع اِمص ) توانگری . (بحر الجواهر). توانگری و بی نیازی و دولتمندی . (غیاث اللغات ). مأخوذ از غِنی ̍ عربی است که بمعنی کفایت کردن و توانگری و فراخی زندگی است . هستی . دارایی . مقابل فقر و نیستی . رجوع به غِنی ̍ شود : غنا فاضلتر که فقر، که غنا صفت باری تعالی است و فقر بر وی روا نه . (ابوسعید مهنه ). درویشان به غنا رسیدند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1272 ص 4).
تو ای توانگر حسن از غنای درویشان
خبر نداری اگر خسته اند و گر ریشند.
سعدی (طیبات ).
برگذری و ننگری بازنگر که بگذرد
فقر من و غنای تو جور تو و احتمال من .
سعدی (بدایع).
|| (اِ) سرود. نغمه . دستگاه . (بحر الجواهر). مأخوذ از غِناء عربی است . آوازخوانی . موسیقی . رجوع به غَناء و غِناء شود :
نخوردی بی غنا یک جرعه باده
نه بی مطرب شدی طبعش گشاده .
نظامی .
چهارم روز مجلس تازه کردند
غناها را بلندآوازه کردند.
نظامی .
خواست تا سازد از غنا، سازی
در چنان گنبدی خوش آوازی .
نظامی .
... ادامه
1311 | 0
مترادف: 1- بي نيازي، توانگري، ثروت، دولتمندي 2- پرباري
متضاد: فقر
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی: غناء]
مختصات: (غِ) [ ع . غناء ]
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: qanA
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 1051
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
richness | enrichment , wealth , affluence , music , singing , exuberance , opulence , song , abloom , blooming , bloomy , ghana
ترکی
gana
فرانسوی
ghana
آلمانی
ghana
اسپانیایی
ghana
ایتالیایی
ghana
عربی
غنى | إثراء , خصوبة , سعة , أناقة , ترف , وفرة , الثراء
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «غنا» در زبان فارسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد. در زیر به برخی از نکات قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نوشتار صحیح: کلمه «غنا» به همین صورت و بدون هیچ تغییر نویسی باید نوشته شود.

  2. معنا: «غنا» در زبان فارسی به معنای ثروت، دارایی یا آواز خوش است. بسته به سیاق جمله، مفهوم آن ممکن است تغییر کند.

  3. صرف و نحو: این کلمه جزو اسم‌هاست و می‌تواند به عنوان فاعل یا مفعول در جملات استفاده شود. مثلاً:

    • فاعل: «غنای او در هنر موسیقی مشهود است.»
    • مفعول: «او در غنا شهرت دارد.»
  4. جمع‌سازی: جمع این کلمه «غناها» است، هرچند که در زبان فارسی کمتر استفاده می‌شود. اما در جملات می‌توان از آن بهره برد:

    • «غناهای مختلف موسیقی در این جشنواره عرضه می‌شود.»
  5. هم‌نوایی: این کلمه با دیگر واژه‌ها می‌تواند ترکیب شود، مانند «غنای موسیقی»، «غنای فرهنگی» و غیره. این ترکیبات می‌توانند به ایجاد عبارات جدید و مفهومی کمک کنند.

  6. قید و صفت: می‌توان از «غنا» به عنوان صفت یا قید نیز استفاده کرد، مثلاً:
    • «این ساز، صدای غنایی دارد.»
    • «او به صورت غنایی آواز می‌خواند.»

استفاده درست از «غنا» در جمله‌ها، درک معنای دقیق‌تر و بافت فرهنگی آن را فراهم می‌کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. غنا یکی از ویژگی‌های مهم موسیقی سنتی ایران به شمار می‌رود و روحیه شنوندگان را به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد.
  2. در آموزه‌های عرفانی، انسان‌ها به دنبال رسیدن به غنای روحی و معنوی هستند تا به آرامش درونی دست یابند.
  3. غنا و تنوع فرهنگی در یک جامعه می‌تواند به ارتقاء همکاری و همدلی بین اقوام مختلف کمک کند.

واژگان مرتبط: تمول، غنی سازی، پرمایگی، مال، دارایی، زیادی، سرمایه، فراوانی، وفور، فزونی، موسیقی، موزیک، اهنگ، رامشگری، خنیا، خوانندگی، سرود، سرایش، کثرت، سرک، توانگری، دولتمندی، ترانه، شعر، نغمه، تصنیف، پر شکوفه، شکوفان، خرم، سبز، گل دار، شکوفه دهنده، پرگل، رشدکننده

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری