جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

qure
sour grape juice  |

غوره

معنی: غوره . [ رَ / رِ ] (اِ) انگور نارسیده که مزه ٔ ترش دارد. (از غیاث اللغات ) (آنندراج ) . حِصرِم . (فرهنگ اسدی ) (مهذب الاسماء). حصرم و انگور نارسیده ٔ ترش . (نسخه ٔ دیگر از فرهنگ اسدی ). نارسیده ٔ انگور. انگور خام . انگور یا خرمای نارس که هنوز ترش باشد. خرمای نارس :
و دوش نامه رسیدم یکی ز خواجه نصیر
میان نامه همه ترف و غوره و غنجال .
ابوالعباس .
چون ژاله به سردی اندرون موصوف
چون غوره به خامی اندرون محکم .
منجیک .
سراسر همه رز پر از غوره دید
بفرمود تا کهترش دردوید
از آن خوشه ای چند ببرید و برد
به ایوان و خوالیگرش را سپرد.
فردوسی .
برفتم برز تا بیارم کنشتو
چه سیب و چه غوره چه امرود و آلو.
علی قرط (از فرهنگ اسدی ).
چون خوشه [ خوشه ٔ انگور ] بزرگ کرد و دانهای غوره به کمال رسید... و از سبزی به سیاهی آمد چون شبه می تافت .(نوروزنامه ).
شوره بینند بره پس به سرچشمه رسند
غوره یابند برز پس می حمرابینند.
خاقانی .
نه سبزه بردمد از خاک وآنگهی سوسن
نه غوره دررسد از تاک وآنگهی صهبا.
خاقانی .
بر غوره چهارمه کنم صبر
تا باده به خمستان ببینم .
خاقانی .
یکی چون ترشی آن غوره خوردی
چو غوره زآن ترشرویی نکردی .
نظامی .
سمندش کشتزار سبز را خورد
غلامش غوره ٔ دهقان تبه کرد.
نظامی .
تا می پخته یافتن در جام
دید باید هزار غوره ٔ خام .
نظامی .
غوره ها را که بیارایید غول
پخته پندارد کسی که هست گول .
مولوی (مثنوی ).
کی برست آن گل خندان و چنین زیبا شد
آخر این غوره ٔنوخاسته چون حلوا شد؟!
سعدی (طیبات ).
- غوره آب گرفتن ؛ گریه کردن . بیشتر در مقام سرزنش گویند. (فرهنگ نظام ).
- غوره ٔ آبی ؛ قسمی غوره که آب آن را گیرند.
- غوره در چشم کسی کردن ؛ عیش کسی را منغص ساختن . (آنندراج ) :
سالک از چشم کبود چرخ میدارم حذر
کین ترشرو غوره در چشم ایاغم میکند.
سالک یزدی (از بهار عجم ).
- غوره مویز شدن ؛ چیز نارسیده و به کمال خود نارسیده فاسد شدن . (فرهنگ نظام ).
غوره ٔ ما مویز شد؛ کنایه است از اینکه طفل بسبب ضعف مزاج حالت پیران گیرد. (از بهار عجم ) (آنندراج ) :
از زندگی دوروزه دلگیر شدیم
شد غوره ٔ ما مویز و پرمیر شدیم
طفلیم و چو بره ٔ کبودیم و دو مو
افسوس که بالغ نشده پیر شدیم .
باقر کاشی (از بهار عجم ) (آنندراج ).
- گرد غوره ؛ غوره ٔ خشک کرده ٔ کوبیده است . (از فرهنگ نظام ).
- امثال :
غوره نشده مویز شده است ، نظیر: در غورگی مویز شدن . غوره مویز میشود، مویز غوره نمیشود، در بهار عجم این مثل بصورت «غوره مویز نمیشود» آمده است .
گر صبر کنی ز غوره حلوا یابی . (فرهنگ نظام ).
هیچ انگوری غوره نشود. (فیه مافیه ).
|| هر میوه ٔ نارس . (حاشیه ٔبرهان قاطع چ معین ). هر میوه ٔ نارس ترش . (ناظم الاطباء) : و روغن زیت که آن را بتازی انفاق گویند، و آن روغنی باشد که از غوره ٔ زیتون کشند یعنی اززیتونی سبز. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). || در تداول مردم مازندران و گرگان ، رز و مَو. و همچنین مورا ماله غوره نیز گویند. رجوع به جنگل شناسی ساعی ج 1ص 244 شود. || مجازاً بمعنی خردسال و کوچک . یتیم غوره ؛ آنکه در خردسالی یتیم مانده است . || در تداول مردم شوشتر، طفل دانا و پرهیزگار. (لغت محلی شوشتر خطی ). || یکی از الوان کبوتر. (ناظم الاطباء).
... ادامه
629 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم)
مختصات: (کن .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: qure
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 1211
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
sour grape juice
ترکی
ekşi üzüm suyu
فرانسوی
jus de raisin aigre
آلمانی
saurer traubensaft
اسپانیایی
jugo de uva agria
ایتالیایی
succo d'uva acerba
عربی
عصير العنب الحامض
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "غوره" به معنای انگور نرسیده و سبز است. در استفاده از این کلمه و نگارش آن، نکات زیر قابل توجه است:

  1. املا: کلمه "غوره" به این شکل نوشته می‌شود و باید دقت شود که به اشتباه به شکل «غور» یا «غورّه» نوشته نشود.

  2. نحوه استفاده در جمله: کلمه "غوره" را می‌توان در جملات به عنوان اسم به کار برد. به عنوان مثال:

    • "غوره‌ها هنوز نرسیده‌اند."
    • "من از غوره برای تهیه ماست استفاده کردم."
  3. تلفظ: تلفظ صحیح این کلمه /ɡoːˈɾe/ است و نباید به اشتباه به شکل‌های دیگر تلفظ شود.

  4. استفاده‌های اصطلاحی: در برخی موارد، از "غوره" در اصطلاحات یا ضرب‌المثل‌ها نیز استفاده می‌شود، که نشان‌دهنده عدم کمال یا ناپختگی در چیزی است.

  5. جمع و مفرد: "غوره" جمع ندارد و به عنوان یک اسم غیر قابل شمارش در نظر گرفته می‌شود. به جای آن برای جمع، می‌توان از "غوره‌ها" استفاده کرد.

با رعایت این نکات، می‌توان به درستی از کلمه "غوره" در نوشتار و گفتار استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. غوره‌ها در تابستان به عنوان یک میوه تازه و خوشمزه مصرف می‌شوند.
  2. من دوست دارم غوره را در سالادهایم اضافه کنم تا طعمی ملس و خاص به آن ببخشد.
  3. پس از چیدن غوره‌ها، آن‌ها را شسته و در دمای محیط گذاشتم تا کمی نرم شوند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری