جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: غین . [ غ َ ] (ع مص ) تشنگی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || شوریده منش شدن . (تاج المصادر بیهقی ). شوریدن دل . (منتهی الارب ). غثیان . تهوع . غانت نفس فلان ؛ غثت . غین َ غیناً بصورت مجهول نیز به همین معنی است . (از اقرب الموارد). || غین زده گردیدن شتران . (منتهی الارب ). تشنه شدن و گرم شدن درون شتر. غَیم . (از اقرب الموارد). || پراکنده دل گردیدن از حرام . غَین علی قلبه (مجهولاً). (منتهی الارب ). || فراپوشیدن چیزی ذهن را. (تاج المصادر بیهقی ). فروگرفتن شهوت دل کسی را و پوشیده و بیهوش کردن . منه الحدیث : «و انه لیغان علی قلبی حتی استغفراﷲ» . (منتهی الارب ). غین َ علی قلبه (مجهولاً) غیناً؛ فراگرفت شهوت دل را یا پوشیده شد آن ،یا غشوه روی داد بر آن و بقولی چیره شد رین (عیب و زشتی ) بر دل . (از اقرب الموارد). || ابر گرفتن آسمان . (تاج المصادر بیهقی ). پوشیده شدن آسمان از ابر. (ذیل اقرب الموارد). || (اِ) میغ.ج ، غُیون . (مهذب الاسماء). مصحف و مقلوب میغ فارسی چون غیم . (یادداشت مؤلف ). ابر. (منتهی الارب ). لغتی است در غَیم یعنی ابر، بدان سبب که میپوشاند، مانند قول شاعر: «اصاب حمامة فی یوم غین ». (از اقرب الموارد). ابری که آسمان را بپوشد. (غیاث اللغات ). رجوع به غیم و نشوء اللغة العربیة ص 45 و 76 شود : ما همه عینیم گر شد نقش عین بل همه عینیم ما بی میغ و غین . مولوی (مثنوی ). || تیرگی . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). || نام حرفی است از حروف هجای حلقی مجهوره ٔ مستعلیه که بجاست در غرغره ٔ آن زیاده روی نشود و تحقیق مخرج آن ترک نشود، تا آشکار گردد و به نرمی تلفظ شود تا مشخص باشد و زیادت و ابدال نیز نباشد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نام حرف نوزدهم از الفبای ابتثی و حرف بیست وهشتم از الفبای ابجدی . (ناظم الاطباء). نام حرف بیست ودوم از حروف تهجی ، و آن (غ ) در حساب جمل نماینده ٔ عدد هزار و در حساب ترتیبی نماینده ٔ عدد بیست ودو است . رجوع به غ در این لغت نامه و غیاث اللغات شود. || بمعنی بلبل است ، زیرا بلبل را در فارسی بمناسبت هزاردستان بودن آن ، هزار گویند و حرف «غ » به حساب جمل نماینده ٔ هزار است ، پس بلبل را به طریق تعمیه غین گفتند. (از غیاث اللغات ). || (اِمص ) (اصطلاح تصوف ) محجوب گردیدن از شهود است با صحت اعتقاد، جرجانی در تعریفات گوید غین دون الرین ، غین همان صَدَاء است ، زیرا صداء پرده ٔ نازکی است که با صاف کردن و نور تجلی از میان میرود بسبب آنکه ایمان با اوست ، ولی رَین پرده ٔ ستبراست حایل میان دل و ایمان و بدین سبب گفته اند: غین احتجاب از شهود با صحت اعتقاد است - انتهی . cased ضائع kayıp perdu verloren perdido perduto
کلمه "غین" در زبان فارسی به چندین معنا و کاربرد مختلف اشاره دارد، اما در بیشتر موارد به عنوان یکی از حروف الفبای فارسی و نیز به عنوان اسم خاصی در برخی از متون مورد استفاده قرار میگیرد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
نوشتن با حرف اضافه دیگر: وقتی "غین" به عنوان حرف قابل استفاده قرار میگیرد، باید توجه داشت که آن را به درستی و با رعایت جملات و عبارات اطراف آن بنویسید.
حروف بزرگ و کوچک: در نگارش رسمی و ادبی، اگر "غین" به عنوان اسم خاص یا عنوان یک اثر یا شخص به کار رود، معمولاً با حرف بزرگ آغاز میشود. اما در موارد عادی که به عنوان حرف الفبا یا صدا در متن به کار میرود، با حرف کوچک نوشته میشود.
تلفظ: در نوشتارها و متون آموزشی، تلفظ صحیح "غین" همواره باید مدنظر باشد. این حرف در زبان فارسی یک صدای خیشومی است و باید بهدرستی ادا شود.
تفاوت با دیگر حروف: در جملاتی که "غین" بهعنوان یک حرف در کنار دیگر حروف به کار میرود، باید مطمئن شوید که به درستی از این حرف استفاده شده و با حروف مشابه مانند "ق" یا "ع" اشتباه گرفته نشود.
نکات ادبی: در اشعار و متون ادبی، ممکن است به "غین" بهعنوان نمادی از محبت، دوری، یا ویژگیهای خاص دیگری اشاره شود. در این زمینه، درک معنای عمیقتری از این کلمه میتواند به تقویت بیان ادبی کمک کند.
این نکات میتواند به بهبود نوشتار و درک متنهایی که در آنها از کلمه "غین" استفاده شده کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در مراسمِ سالگرد، همه به احترام استاد غین ایستاده بودند.
غین به عنوان حرفی مهم در زبان فارسی، در واژههای بسیاری کاربرد دارد.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر