جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

fajr
dawn  |

فجر

معنی: فجر. [ ف َ ] (ع مص ) برانگیخته گردیدن بر گناه و زنا کردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || رو گردانیدن از حق . (منتهی الارب ). عدول از حق . || فاسد گردیدن . (اقرب الموارد). || روان ساختن آب را. (منتهی الارب ). آب راندن . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان علامه جرجانی ). گشودن راه آب را تا جاری شود. (از اقرب الموارد). || به شدن از بیماری . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || دروغ گفتن . || نسبت دروغ دادن . || مخالفت و عصیان کردن . (اقرب الموارد). || (اِ) سپیدی آخر شب . روشنی پگاه که سرخی آفتاب است در سیاهی شب . (منتهی الارب ). بام . (دستور اللغة). روشنی . فلق . فجر دوباشد: فجر اول یا کاذب یا ذنب السرحان و فجر ثانی یاصادق که آن را فجر معترض نیز گویند. (یادداشت بخط مؤلف ). سرخی خورشید در سیاهی شب ، و گویند که آن پایان شب است چنانکه شفق آغاز آن است . (اقرب الموارد).
- صلوة فجر ؛ نماز بامداد. دوگانه . رجوع به دوگانه شود.
|| (ص ) طریق فجر؛ واضح . (اقرب الموارد).
... ادامه
392 | 0
مترادف: بامداد، پگاه، سپيده دم، سحر، صباح، صبح، طلوع، غدا، غدات، فلق
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی]
مختصات: (فَ جْ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: fajr
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 283
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
dawn | aurora
ترکی
sabah
فرانسوی
fajr
آلمانی
fajr
اسپانیایی
fayr
ایتالیایی
fajr
عربی
الفجر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «فجر» در زبان فارسی به معنای صبحگاه یا سپیداشیانه است و معمولاً به زمان شروع روز اشاره دارد. در نگارش و استفاده از این کلمه، نکات زیر را می‌توان در نظر گرفت:

  1. قید زمانی: «فجر» می‌تواند به عنوان یک قید زمانی به کار رود، مثلاً: «در فجر روز شنبه» یا «در حالی که هنوز فجر نشده بود».

  2. فعل‌های مناسب: این کلمه معمولاً با فعل‌هایی مانند «طلوع کردن»، «بیدار شدن»، «پدیدار شدن» و... به کار می‌رود. مثال: «خورشید در فجر طلوع می‌کند».

  3. مفاهیم دینی: واژه «فجر» در متون دینی و ادبی هم اهمیت دارد، به‌ویژه در رابطه با نماز صبح. عبارت «نماز فجر» به نماز صبح اشاره دارد.

  4. استفاده ادبی: در شعر و نثر ادبی، می‌توان از «فجر» به طور مجازی و نمادین استفاده کرد، به عنوان نماد امید و آغاز جدید.

  5. قیدهای همراه: می‌توان برای توصیف بیشتر از قیدهای دیگر مانند «زیبا»، «ملایم» و غیره استفاده کرد. مثال: «فجر زیبا» یا «فجر ملایمِ بهاری».

  6. نوشتار صحیح: حتماً باید توجه داشت که این کلمه را به شکل صحیح و با املای درست «فجر» بنویسید.

با رعایت این نکات، می‌توانید به شیوه‌ای صحیح و مؤثر از کلمه «فجر» در نوشته‌های خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در سپیده دم فجر، آسمان با رنگ‌های زیبای نارنجی و صورتی روشن شد.
  2. صدای اذان فجر به گوش می‌رسید و مردم آرام آرام برای نماز آماده می‌شدند.
  3. فجر همیشه نویدبخش یک روز جدید و پرانرژی است.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری