جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

ferestādan
send round  |

فرستادن

معنی: فرستادن . [ ف ِ رِ دَ ] (مص ) گسیل کردن . ارسال . (یادداشت به خط مؤلف ). در پهلوی فرستاتن . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ) :
یک لخت خون بچه ٔ تاکم فرست از آنک
هم بوی مشک دارد و هم گونه ٔ عقیق .
رودکی .

که ما راست گشتیم و هم دین پرست
کنون زند زردشت زی ما فرست .
دقیقی .
کوهسار خشینه را به بهار
که فرستد لباس حورالعین ؟
کسایی مروزی .
چندیت مدح گفتم و چندی عذاب دید
گر زانکه نیست سیمت ، باری شمم فرست .
منجیک ترمذی .
یکی استواری فرستاده شاه
بدان تا کند کار موبد نگاه .
فردوسی .
به مرو و نشابور و بلخ و هری
فرستاد بر هر سویی لشکری .
فردوسی .
تو را گفت من تاج شاهنشهان
چو لشکر فرستی ، فرستم نهان .
فردوسی .
ای ترک من امروز نگویی به کجایی
تا کس بفرستیم و بخوانیم و بیایی ؟
گر نامه کند شاه سوی قیصررومی
ور پیک فرستد سوی فغفور ختایی .
منوچهری .
عبدوس را بر اثر وی بفرستادند و گفتند چند مهم دیگر است ناگفته مانده . (تاریخ بیهقی ). چندان عدد که یافته آید به درگاه فرستید. (تاریخ بیهقی ).
پیش تواند حاضر اهل جفا و لعنت
لعنت چرا فرستی خیره به چین و ماچین .
ناصرخسرو.
ای هدهد صبا به سبا می فرستمت
بنگر که از کجا به کجا می فرستمت .
حافظ.
- بازِ جای فرستادن ؛ به جای خود بازگردانیدن :
گزین کن دلیران رزم آزمای
فرست آن سپاه گران بازِ جای .
اسدی .
- بازِ خانه فرستادن ؛ به خانه فرستادن : وی را به خوبی با خلعت بازِ خانه فرستادی . (تاریخ بیهقی ).
- بازفرستادن ؛ چیزی را دوباره فرستادن . بازگرداندن . ارجاع . وافرستادن :
خاکی دلم ای بت ز نهان بازفرست
خون آلود است همچنان بازفرست
در بازاری که جان ز من دل ز تو بود
چون بیع به سر نرفت جان بازفرست .
خاقانی .
رجوع به وافرستادن شود.
- پیام فرستادن ؛ پیغام دادن :
دیری است که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد...
حافظ به ادب باش که واخواست نباشد
گر شاه پیامی به غلامی نفرستاد.
حافظ.
- رحمت فرستادن ؛ خدا بیامرز گفتن . برای درگذشته ای طلب مغفرت کردن .
- سلام فرستادن ؛ از دور به وسیله ٔ نامه یا قاصد کسی را سلام گفتن :
صد نامه فرستادم و آن شاه سواران
پیکی ندوانید و سلامی نفرستاد.
حافظ.
- صلوات فرستادن ؛ اللهم صل علی محمد و آل محمد گفتن .
- نامه فرستادن ؛ نامه نوشتن و پیک را سپردن تا به مخاطب آن رساند : استطلاع رأی ما کنی و نامه ها فرستی . (تاریخ بیهقی ).
- وافرستادن ؛ بازفرستادن :
هرچه خورشید زاده بود از رشک
هم به خورشید وافرستادی .
خاقانی .
بردار پرده از رخ و از دیده های ما
نوری که عاریه است به خورشید وافرست .
خاقانی .
- وحی فرستادن ؛ انزال وحی . (یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به وحی شود.
... ادامه
548 | 0
مترادف: ارسال داشتن، اعزام، ايفاد، راهي كردن، صدور، گسيل
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (مصدر متعدی) ‹فرستیدن›
مختصات: (فِ رِ دَ) (مص م .)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 795
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
send round | send
عربی
أرسل جولة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "فرستادن" یک فعل در زبان فارسی است و قواعد خاصی برای استفاده و نگارش آن وجود دارد. در زیر به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره می‌شود:

  1. فعل: "فرستادن" به معنای ارسال کردن یا به مقصدی منتقل کردن چیزی است. این فعل از نظر زمان، صرف می‌شود. به عنوان مثال:

    • من فرستادم
    • تو فرستادی
    • او فرستاد
    • ما فرستادیم
    • شما فرستادید
    • آنها فرستادند
  2. اسم فاعل: اسم فاعل این فعل "فرستنده" است. به معنای کسی که چیزی را می‌فرستد.

  3. اسم مفعول: اسم مفعول این فعل "فرستاده" است. به معنای چیزی که ارسال شده است.

  4. قید حالت: در جملات، می‌توانید برای بیان حالت ارسال، از قیدهای مختلف مانند "به سرعت"، "بلافاصله" و ... استفاده کنید. به عنوان مثال:

    • من نامه را به سرعت فرستادم.
    • او کالا را بلافاصله فرستاد.
  5. ترکیب با حروف اضافه: این فعل معمولاً با حروف اضافه‌ای مانند "به" (برای بیان مقصد) و "از" (برای بیان منبع) ترکیب می‌شود. به عنوان مثال:

    • من هدیه را به دوست‌ام فرستادم.
    • او نامه را از تهران فرستاد.
  6. جملات شرطی: می‌توان از این فعل در جملات شرطی نیز استفاده کرد. به عنوان مثال:

    • اگر زودتر اطلاع می‌دادید، من فرستاده بودم.
  7. نکات نگارشی: در نگارش رسمی، دقت به قواعد دستوری و املا نیز اهمیت دارد. "فرستادن" باید به درستی با اعراب و نشانه‌های فارغ‌البال نوشته شود.

با رعایت این نکات و قواعد می‌توان به طور صحیح از کلمه "فرستادن" در جملات فارسی استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. مادر برای من یک بسته غذا به مدرسه فرستاد.
  2. او نامه‌ای به دوستش فرستادن تا حالش را جویا شود.
  3. معلم تکالیف را برای دانش‌آموزان از طریق ایمیل فرستاد.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری