جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: فروش . [ف ُ ] (اِمص ) فروختن . (آنندراج ). بجای اسم مصدر در این معنی به کار رود. مقابل خرید. فروخت و مبادله ٔ چیزی به پول نقد. (از ناظم الاطباء). || (نف مرخم ) فروشنده . (آنندراج ). در این معنی مخفف فروشنده است و همواره بصورت ترکیب و مزید مؤخر بکار رود. ترکیب ها: آجیل فروش . آلوفروش . امانت فروش . ارزن فروش . باده فروش . بارفروش . بلورفروش . پیاله فروش . جاروب فروش . جوراب فروش . جوفروش . چرم فروش . خرده فروش . خواربار فروش . دستفروش . دوغ فروش . روزنامه فروش . سبزی فروش . سقطفروش . شیرفروش . شیرینی فروش . صابون فروش . فرش فروش . کاه فروش . گران فروش . گل فروش . مال فروش . میوه فروش . و .... این ترکیبات جداگانه در ذیل لغات ترکیب شونده با کلمه ٔ فروش و یا بصورت مستقل (مدخل ) در لغت نامه آمده است . برای توضیح و شواهد آنها به ذیل هر یک از این مدخل ها رجوع شود. || نیز به معنی تظاهرکننده و نماینده است و در این معنی هم بصورت مزید مؤخر استعمال شود مانند این ترکیب ها: - پارسایی فروش ؛ آنکه اظهار پارسایی کند و به تظاهر خود را پرهیزگار نماید : پلیداعتقادان پاکیزه پوش فریبنده و پارسائی فروش . سعدی . - چربش فروش ؛ چرب زبان . پرگوی . فریبنده : ترازوی چربش فروشان برنگ بود چرب و چربی ندارد بسنگ . نظامی . || ازدست دهنده و آنکه چیزی گرانبها را به رایگان از کف دهد. در این معنی نیز بصورت مزید مؤخر آید، چون ترکیب های زیر: - خودفروش ؛ کسی که از خود سخن به گزاف گوید و خود را ستاید. خودبین . خودستای : در میان صومعه ، سالوس پردعوی منم خرقه پوش خودفروش خالی از معنی منم . سعدی . - || در تداول امروز، بی شخصیت . آنکه خود و آبروی خود راآسان از کف دهد. - دین فروش ؛ آنکه به دین پشت پا زند. که دین به دنیا فروشد. که حکم شرع را خوار شمارد بخاطر مال دنیا : که ای زرق سجاده ٔ دلق پوش سیهکار دنیاخر و دین فروش . سعدی . sales, sale مبيعات satış vente verkauf venta vendita حراجی، جنس فروشی، حراج، بازار فروش، فرو
در زبان فارسی، کلمه "فروش" به معنای عمل یا فرایند واگذاری کالا یا خدمات در ازای دریافت مبلغی پول به کار میرود. این کلمه بهطور کلی قواعد نگارشی خاصی در استفاده و جملهسازی دارد. در ادامه به برخی از نکات و قواعد مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
نوشتن با حروف صحیح: کلمه "فروش" به همین شکل و با حروف صحیح نوشته میشود و از املای آن نباید غفلت کرد.
جنس و شمار: "فروش" یک اسم نکره است و برای اشاره به عمل یا فرایند استفاده میشود. اگر بخواهید به چندین فروش اشاره کنید، میتوانید از واژه "فروشها" استفاده کنید.
قید و فعل: این کلمه میتواند به عنوان اسم در جملات به کار رود. به عنوان مثال:
"فروش محصولات جدید آغاز شد."
"فروش در ماه گذشته افزایش یافته است."
استفاده در ترکیبها: کلمه "فروش" میتواند در ترکیبهای مختلف بهکار رود، مانند:
"فروش آنلاین"
"فروش ویژه"
"فروش عمده"
نهاده و حرف اضافه: معمولاً در جملات، از حرف اضافه "به" برای بیان مقصد یا مشتری استفاده میشود:
"فروش به مشتریان انجام میشود."
نگارش صحیح جملات: در نوشتن جملات باید توجه داشت که ساختار جملات بهطور صحیح رعایت شود. مثلاً:
"فروش این محصول بهصورت آنلاین امکان پذیر است."
این نکات میتوانند به شما در استفاده صحیح از کلمه "فروش" در متون فارسی کمک کنند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
فروش کتابهای جدید در کتابفروشی محلی با تخفیف ویژه آغاز شده است.
در نمایشگاه فناوری، شرکتهای بزرگ برنامههای نوآورانهای برای افزایش فروش خود ارائه کردند.
فروش محصولات ارگانیک در بازارهای محلی به دلیل افزایش توجه مردم به سلامتی رونق یافته است.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: حراجی، جنس فروشی، حراج، بازار فروش، فرو
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر