جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

fa(o)zun
increase  |

فزون

معنی: فزون . [ ف ُ ] (ص ، ق ) افزون . (غیاث ) (فرهنگ فارسی معین ). زیاد. علاوه . بیش :
چرا عمر کرکس دوصد سال ویحک
نماند ز سالی فزون تر پرستو.
رودکی .
میلفنج دشمن که دشمن یکی
فزون است و دوست ار هزار اندکی .
رودکی .
ز بالا فزون است ریشش رشی
تنیده در او خانه صد دیو پای .
معروفی بلخی .
فزون زآنکه بخشی بزائر تو زر
نه ساده نه رسته برآید ز کان .
فرالاوی .
سپاه اندک و رای و دانش فزون
به از لشکر گشن بی رهنمون .
ابوشکور.
ولیکن مرا از فریدون و جم
فزون است مردی و فر و درم .
فردوسی .
از ایشان بکشتم فزون از شمار
به پیروزی دولت شهریار.
فردوسی .
دلیران ترکان فزون از هزار
همه نامداران خنجرگذار.
فردوسی .
در این بلاد فزون دارد از هزار کلات
به هر یک اندر دینار تنگها بر تنگ .
فرخی .
به یک ماه بالا گرفت آن نهال
فزون زآنکه دیگر درختان بسال .
عنصری .
کمینه عرصه ای از جاه اوفزون ز فلک
کمینه جزوی از قدر او مه از کیوان .
منوچهری .
وگر کمترم من از ایشان به نعمت
از آنان فزونم به شیرین زبانی .
منوچهری .
زرد است و سپید است و سپیدیش فزون است
زردیش برون است و سپیدیش درون است .
منوچهری .
کرا ترس و وهمی کنی گونه گون
بسوگند کن تا بترسد فزون .
اسدی .
شنیدم هنرهاش دیدم کنون
پدیدار هست از شنیدن فزون .
اسدی .
درختی که دارد فزونتر بر اوی
فزون افکند سنگ هر کس بر اوی .
اسدی .
موسی بقول عام چهل رش بود
وز ما فزون نبود رسول ما.
ناصرخسرو.
غرض زین رسول مخیر چه دانی
که زین هرچه گفتم به است و فزونتر.
ناصرخسرو.
ور همی آباد خواهد خاک را
چون ز آبادی فزونستش خراب .
ناصرخسرو.
اگر فزون از سه مجلس اجابت کند پس از آن شربتها دهند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). هر ستونی را فزون از سی گز گرد بر گرد است . (فارسنامه ٔ ابن بلخی ).
ترا هر دم غم صدساله روزی است
ذخیره زین فزون نتوان نهادن .
خاقانی .
بدخلق هرچت فزونتر رسد
نکویی فزونتر رسان خلق را.
خاقانی .
سخا هنگام درویشی فزونتر کن که شاخ رز
چو درویش خزان گردد پدید آید زرافشانش .
خاقانی .
بار عنا کش به شب قیرگون
هرچه عنا بیش عنایت فزون .
نظامی .
خود مکن این ،تیغ ترا زور دان
ورنه فزون می ده و کم می ستان .
نظامی .
ممتع دارش از بخت و جوانی
ز هر چیزش فزودن ده زندگانی .
نظامی .
- بفزون ؛ روبافزایش . روبفزونی :
دولتش باقی و نعمت بفزون
راوقی بر کف و معشوق ببر.
فرخی .
- برفزون ؛ روبافزونی . بیشتر. (یادداشت بخط مؤلف ).
ترکیب ها:
- فزون آمدن . فزونا. فزون داشتن . فزون دیدن . فزون کردن . فزون گشتن . رجوع به همین مدخل ها در ردیف خود شود.
|| افضل . برتر. بهتر. (یادداشت بخط مؤلف ) :
گزین کرد گردی ز هر کشوری
که هر یک فزونند از لشکری .
فردوسی .
چنین داد پاسخ به او رهنمون
که فرهنگ باشد ز گوهر فزون .
فردوسی .
نخجیردلان این فلک را
شاگرد باشد فزون ز بهرام .
فرخی .
از خط بغداد و سطح دجله فزون است
نقطه ای از طول و عرض جای صفاهان .
خاقانی .
... ادامه
750 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت، قید)
مختصات: (فُ) (ص .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: قید
آواشناسی: fozun
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 143
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
increase
ترکی
arttırmak
فرانسوی
augmenter
آلمانی
zunahme
اسپانیایی
aumentar
ایتالیایی
aumento
عربی
فائض | شطط , تجاوز الحدود , زيادة , إفراط , فرط , مفرط , إسراف , انغماس
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

واژه "فزون" در زبان فارسی به معنای "زیاد"، "افزایش یافته" یا "بیشتر" است و در متن‌ها و جملات مختلف می‌تواند به‌کار رود. در زیر به برخی نکات قواعدی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. استفاده در جملات: "فزون" معمولاً به عنوان صفت به کار می‌رود و می‌تواند به توصیف اسم‌ها بپردازد. مثال: "باران فزون باعث خوشحالی کشاورزان شد."

  2. ترکیب با دیگر کلمات: این واژه می‌تواند با کلماتی مانند "فزون‌تر" (زیادتر) یا "فزونی" (افزایش) ترکیب شود. مثال: "این محصول فزون‌تر از آن یکی است."

  3. فصاحت و بلاغت: در نوشتارهای رسمی و ادبی، استفاده از "فزون" به جای "زیاد" می‌تواند بیانگر فصاحت و دلنشینی متن باشد. اما باید توجه داشت که ممکن است در متون غیررسمی یا مکالمات روزمره، کمتر مورد استفاده قرار گیرد.

  4. نکات نگارشی: توجه به نوشتار صحیح واژه و عدم خطا در تایپ آن (مثلاً نوشتن "فزون" به جای "فزونی" یا "فزودن") مهم است.

  5. توجه به سیاق: در انتخاب این کلمه باید به سیاق جمله و مفهوم کلی متن توجه کرد تا هماهنگی لازم برقرار باشد.

استفاده صحیح از "فزون" نه تنها به غنای زبان کمک می‌کند، بلکه به بیان دقیق‌تر و زیباتر ایده‌ها نیز منجر می‌شود.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. منابع طبیعی کشور به طور قابل توجهی فزون تر از نیازهای کنونی ما هستند.
  2. در این منطقه، تنوع گیاهی به قدری فزون است که هر ساله گردشگران زیادی را جذب می‌کند.
  3. احساس خوشبختی و رضایت در زندگی باید فزون‌تر از نگرانی‌ها و مشکلات باشد.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری