جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: فزونی . [ ف ُ ] (حامص ) افزونی . بیشی . زیادتی . (یادداشت بخط مؤلف ). بسیاری و افزونی و کثرت و زیادتی . (ناظم الاطباء). فراوانی : بگنج و فزونی نگیری فریب به پی ار فراز آیدت یا نشیب . فردوسی . تو دل را به آز فزونی مسوز چنین بود تا بود این تیره روز. فردوسی . یکی آنکه از بخشش دادگر به آز فزونی نگیری گذر. فرخی . همی تا ز بهر فزونی بود همیشه تکاپوی بازارگان . فرخی . از او چون خور و پوشش آمد به دست دل اندر فزونی نبایدْت ْ بست . اسدی . چه باید که رنج فزونی بریم ؟ به دشمن بمانیم و خود بگذریم . اسدی . بنده مشو ز بهر فزونی را آن را که همچنوی به آزادی . ناصرخسرو. ای طمعکرده بنادانی بعمر هرگزی با فزونی و کمی مر هرگزی را کی سزی . ناصرخسرو. طالع کارَت ْ به زبونی در است دل به کمی غم به فزونی در است . نظامی . ترکیب ها: - فزونی جستن . فزونی خواستن . فزونی کردن . فزونی گرفتن . فزونی یافتن . رجوع به همین مدخل ها در ردیف خود شود. || افزون طلبی . زیاده خواهی . (یادداشت بخط مؤلف ). برتری خواهی . آز. حرص : ز آز و فزونی به یکسو شویم بنادانی خوی خستو شویم . فردوسی . جهان راست باید که باشد بچیز فزونی حرام است و ناخوب نیز. فردوسی . تو دل را به آز و فزونی مسوز چنین است و این بود تا بود روز. فردوسی . || پیشی . تقدم . برتری . (یادداشت بخط مؤلف ) : مرا داد پیروزی و فَرَّهی فزونی و دیهیم شاهنشهی . فردوسی . || تفرعن . کبر. نخوت . (یادداشت بخط مؤلف ). غرور و خودخواهی : تو از خون چندین سر نامدار ز روی فزونی درختی مکار. فردوسی . چو من دست خویش از طمع پاک شستم فزونی از این و از آن چون پذیرم ؟ ناصرخسرو. رجوع به فزون و ترکیب های فزون شود. || (ص نسبی ) زاید. اضافی : اندر خریف دماغ از رطوبتهای فزونی ممتلی گردد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). بر لب گوشت فزونی پدید آید همچون توت و بر مقعد همچنان پدید آید و هر دو را باسور گویند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). افزايش، افزوني، بركت، بيشي، تزايد، فرط، مازاد، مزيت كاستي excess,increase,abundance,affluence,exuberance,enlargement,nimiety زيادة artış une augmentation ein anstieg un aumento un aumento
کلمه "فزونی" در زبان فارسی به معنای افزایش، زیاد شدن یا افزونی است و از ریشه "فزون" گرفته شده است. در نگارش و استفاده از این کلمه و همچنین عبارات مرتبط با آن، رعایت چند نکته مهم است:
معنا و کاربرد: "فزونی" به معنای افزایش و زیادشدن است. در جملات میتوان از آن به عنوان اسم استفاده کرد. مثلاً: "فزونی جمعیت در این منطقه مشهود است."
ترکیبهای صحیح: این کلمه معمولاً با کلمات مانند "فزونی یافتن" یا "فزونی دادن" به کار میرود. مثلاً: "توجه به نیازهای اساسی میتواند به فزونی رضایت مشتریان بیانجامد."
نکات نگارشی:
در جملات زبان فارسی معمولاً کلمات باید بهگونهای کنار هم قرار بگیرند که مفهوم روشنی ارائه دهند.
"فزونی" میتواند تحت تأثیر قیدها و صفتهای مختلف قرار بگیرد. مثلاً: "فزونی چشمگیر"، "فزونی روزافزون".
قوانین زبان فارسی: در حال نوشتن جملات حاوی این کلمه، باید توجه داشت که قواعد کلی نگارش فارسی مانند نقطهگذاری، هماهنگی زمان فعلی و جملات و نیز رعایت املای درست کلمات رعایت شود.
جملات نمونه:
"با سرمایهگذاری در بخش فناوری، شاهد فزونی تولید خواهیم بود."
"فزونی اطلاعات در این عصر به راحتی امکانپذیر است."
با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "فزونی" به درستی و به صورت مؤثر در نگارشهای مختلف استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در سالهای اخیر، فزونی جمعیت در شهرها باعث افزایش مشکلات زیستمحیطی شده است.
با توجه به فزونی منابع طبیعی در منطقه، سرمایهگذاری در صنعت کشاورزی میتواند سودآور باشد.
فزونی علم و دانش در دنیای امروز، بر تلاشهای بشر برای حل چالشهای بزرگ تأثیر بسزایی دارد.