جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: فق ء. [ ف َق ْءْ ] (ع اِ) پوست که با بچه بیرون آید از رحم . (منتهی الارب ). فاقئاء. (اقرب الموارد). || پوست پاره ٔ تنک که بر بینی بچه باشد و دور نکردنش در حال موجب هلاکی بچه گردد. (منتهی الارب ). فاقئاء. (اقرب الموارد). || گوسنگ . (منتهی الارب ). کندگی در سنگ . (از اقرب الموارد). || گود زمین درشت که در آن آب گرد آید. || (مص ) فرونشاندن خشم کسی را. || شکستن . (منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). || برکندن چشم و آبله و مانند آن را. (منتهی الارب ). شکافتن دمل و مانند آن راتا آنچه در آن است بیرون آید. (از اقرب الموارد). فقر، بؤس، عوز، ندرة، حاجة، جدب، عسر
کلمه "فقه" در زبان فارسی به معنای شناخت عمیق از احکام و دستورات اسلامی است. برای نگارش صحیح و استفاده درست از این کلمه، قواعد زیر را در نظر داشته باشید:
املا: کلمه صحیح "فقه" است و نباید به صورت "فق ء" یا غیره نوشته شود.
تلفظ: "فقه" به صورت /feq/ تلفظ میشود.
نوع کلمه: "فقه" یک اسم و بهخصوص اسم مفعول است که به علم فقه اشاره دارد.
جمع: جمع "فقه" به صورت "فقهها" است.
کاربرد: این کلمه عموماً در متون مذهبی، فقهی و حقوقی به کار میرود. مثلاً میتوان جملهای مانند "فقه اسلامی به بررسی مسائل شرعی میپردازد" نوشت.
نکات نگارشی: در نوشتن متون رسمی یا ادبی، مطمئن شوید که کلمه "فقه" به درستی و با املای صحیح استفاده میشود.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "فقه" به درستی در نوشتار خود استفاده کنید.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر