فنر
licenseمعنی کلمه فنر
معنی واژه فنر
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [ترکی]
مختصات:
(فَ نَ) [ تر. فنار. ] (اِ.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
fanar
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
330
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
spring | coil , shock absorber , buffer
ترکی
bahar
فرانسوی
printemps
آلمانی
frühling
اسپانیایی
primavera
ایتالیایی
primavera
عربی
ربيع | نابض , نبع , زنبرك , وثب , قفزة , انطلاقة , مورد , النابضية الرجوعية , ربيعي , نابضي مزود بنوابض , نبت , انطلق , قفز , ظهر , انبثق , برز , طفر , ارتفع , نزع , شق , أطلق سراح , نهض فجأة , استعجل , إنفجر ضاحكا , فجر لغما , ينبوع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "فنر" در زبان فارسی به چندین معنی و کاربرد مختلف اشاره دارد، اما قواعد خاصی برای نگارش و استفاده از آن وجود دارد. در ادامه به بعضی از این قواعد اشاره میکنم:
-
نگارش صحیح: کلمه "فنر" به همین شکل و با حرف "ف" و "ن" و "ر" نوشته میشود. این کلمه در فارسی به معنای "آبغوره" یا "فنر مکانیکی" نیز کاربرد دارد.
-
جمعسازی: برای جمع بستن کلمه "فنر" میتوان از "ها" استفاده کرد و کلمه به شکل "فنرها" نوشته میشود.
-
مشتقات: این کلمه دارای مشتقات مختلفی است که میتوانند در جملات مختلف به کار روند. به طور مثال:
- فنری (صفت) که به معنای مرتبط با فنر است.
- فنرگذاری (اسم) که به عمل قرار دادن فنر در یک مکان اشاره دارد.
-
نکات نگارشی:
- در نوشتار رسمی باید به رعایت قواعد نگارشی و فاصلهها توجه شود.
- اگر "فنر" در متن به معنای خاصی به کار رود، میتوان توضیحات بیشتری ارائه داد تا وضوح معنا افزایش یابد.
- مثال:
- "فنرهای ماشین باید به طور مرتب چک شوند."
- "این دستگاه دارای یک فنر قوی است."
توجه به این نکات میتواند به نگارش صحیح و استفاده مناسب از کلمه "فنر" کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- فنرهای بکار رفته در این ساعت باعث حرکت دقیق عقربهها میشوند.
- وقتی که فنر را بفشاریم، انرژی پتانسیل ذخیره میشود و به محض رها کردن، به سرعت به حالت اول برمیگردد.
- در هنگام ساخت میز، از فنرهای خاصی استفاده کردیم تا تعادل و استحکام بیشتری بدست آوریم.