جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: فواق . [ ف ُ ] (ع اِ) هکه ، و آن بادی است که از معده برآید. (منتهی الارب ). عبارتست از جنبش فم معده برای چیزی که آن را آزار رساند، و این جنبش مرکب باشد از تشنجی و انقباضی برای گریز از شی ٔ موذی ، و بدان جهت فواق نامیده است که ته معده بسوی فم معده بالا می آید. (از کشاف اصطلاحات الفنون ) (بحرالجواهر). هکه . زغنگ . (یادداشت مؤلف ) : رفت قنینه در فواق ، از چه ، ازامتلای خون راست چو پشت نیشتر خون چکدش معصفری . خاقانی . در بربلبله فواق افتد کز دهان آب احمر اندازد. خاقانی . آن حلق صراحی بین کز می به فواق آید چون سرفه کنان از خون بیمار به صبح اندر. خاقانی . از صداع و ماشرا و از خناق وز زکام و از جذام و از فواق . مولوی . - فواق شیشه ؛ از شیشه ریختن شراب به آواز، یعنی در وقتی که شراب را در پیاله کنند از گلوی شیشه آوازقلقل برآید. (فرهنگ فارسی معین ). || (ص ) مرد بلندقامت مضطرب و برهم اندام . || (اِ) هکحة که وقت جان کندن عارض گردد. (منتهی الارب ). || میان گذاشتن وباز به دست گرفتن پستان را. ج ، افوقة، آفقة. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (مص ) هکه شدن کسی را. (منتهی الارب ). زغنگ برافتادن . (تاج المصادر بیهقی ). || نزدیک مردن رسیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || مردن و جان دادن . (منتهی الارب ). || فراهم آمدن فیقه در پستان ناقه . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || شکستن سوفار تیر را. (منتهی الارب ). این معنی در اقرب الموارد برای مصدر «فوق » آمده است . فوائد
کلمه "فواق" در زبان فارسی به معنای وقفه یا مکث استفاده میشود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
نویسهها و هجاها: "فواق" یک کلمهی چهار هجا است که به صورت "فا - وق" تلفظ میشود. در نوشتار باید دقت کنید که تلفظ صحیح آن حفظ شود.
استفاده در جملات: این کلمه معمولاً در جملات رسمی یا ادبی استفاده میشود و معنای آن به وقفهای در کار یا فعالیت اشاره دارد. مثلاً: "او در سخنرانی خود فواقهایی داشت که توجه حضار را جلب کرد."
مترادفها: مترادفهایی مانند "وقفه"، "مکث" و "توقف" میتوانند به جای آن استفاده شوند، هرچند که هر کدام از این واژهها ممکن است بار معنایی متفاوتی داشته باشند.
قواعد دستوری: این کلمه معمولاً به عنوان اسم به کار میرود و در جملات میتواند به عنوان مفعول یا مبتدا قرار گیرد. مثلاً: "فواق کوتاهی در صحبتهای او وجود داشت."
نکات نوشتاری: هنگام نوشتن متنهای رسمی، باید از استفادهی غیرضروری از این کلمه پرهیز کرد و در صورت استفاده، به دقت معنا و سیاق جمله را در نظر گرفت.
با رعایت این نکات میتوانید به شکل صحیح و مؤثری از کلمه "فواق" در نوشتار فارسی استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در میانهی صحبتهایش، ناگهان دچار فواق شد و نتوانست ادامه دهد.
فواق یک واکنش طبیعی بدن است که معمولاً به علت تحریک دیافراگم اتفاق میافتد.
برای درمان فواق، میتوان از روشهای مختلف مانند نوشیدن آب یا تنفس عمیق استفاده کرد.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر