فینه
licenseمعنی کلمه فینه
معنی واژه فینه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [قدیمی]
مختصات:
(غالباً)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
fine
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
145
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
fez | tarboosh , fine
ترکی
iyi
فرانسوی
bien
آلمانی
bußgeld
اسپانیایی
bien
ایتالیایی
bene
عربی
طربوش | فز
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "فینه" در زبان فارسی به معنای "بهترین" یا "نپخته" نیست و به نظر میرسد که شما به دنبال استفاده یا اطلاعات بیشتری در مورد یک کلمه خاص هستید. شاید "فینه" در برخی از دیالوگها یا گویشهای محلی مورد استفاده قرار گیرد، اما در زبان فارسی معیار به این صورت رایج نیست.
اگر درباره کلمات خاص، قواعد نگارشی، یا نحوه صحیح نوشتن یک کلمه خاص در فارسی سوال دارید، لطفاً مشخصتر بیان کنید تا بتوانم به شما کمک کنم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- فینهی گلابی در باغ ما به وفور میروید و هر سال میوههای خوشمزهای میدهد.
- وقتی به کنار دریا رسیدیم، موجها بر روی فینهها میخوردند و صدای زیبایی ایجاد میکردند.
- رنگ فینههای گل سرخ در زیر نور آفتاب به طرزی زیبا درخشید.