جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

qāmat
stature  |

قامت

معنی: قامت . [ م َ ] (ع اِ) قامة. قد. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اندام . (ناظم الاطباء). بالا. بالای مردم . (مهذب الاسماء). رعنا و موزون از صفات آن است : قامت موزون . قامت رعنا. شمع، الف ، شجر، درخت ، لوا، خط استوا، نرگس ، از تشبیهات آن است . و با لفظ راست کردن ، برافراختن ، خم کردن استعمال میشود. (آنندراج ) :
چون پست بودت قامت دانش
چون سروچه سود مر ترا بالا.
ناصرخسرو.
بفزای قامت خرد و فکرت
مفزای طول پیرهن و پهنا.
ناصرخسرو.
مرد مخوان هیچ و بتش خوان از آنک
چون بت با قامت و بی قیمت است .
ناصرخسرو.
کسی که با تو دلش چون الف نباشد راست
ز هیبت تو شود قامتش خمیده چو دال .
معزی .
قیمتم از قامتم افزونتر است
دورم از این دائره بیرون تر است .
نظامی .
کشیده قامتی چون نخل سیمین
دو زنگی بر سر نخلش رطب چین .
نظامی .
بر شاپور شد بی صبر و سامان
به قامت چون سهی سروی خرامان .
نظامی .
رخسار و قامتش بطریق مناسبت
ماه شب چهارده و خط استوا است .
کمال اسماعیل (از آنندراج ).
اینکه تو داری قیامت است نه قامت
وین نه تبسم که معجز است و کرامت .
سعدی .
بس قامت خوش که زیر چادر باشد
چون باز کنی مادر مادر باشد.
سعدی (گلستان ).
ای ماه سروقامت شکرانه ٔ سلامت
از حال زیردستان می پرس گاهگاهی .
سعدی .
فتنه ام بر زلف و بالای تو ای بدر منیر
قامت است آن یا قیامت ، عنبر است آن یا عبیر.
سعدی .
آمد آن شوخ به سیر چمن و نرگس مست
جلوه ٔ قامت او دید و سر افکند به پیش .
سعدی (از آنندراج ).
به ناز اگر بخرامد درخت قامت تو
ز جای خود برود سرو اگرچه پابرجاست .
سلمان ساوجی (از آنندراج ).
از آب و گل غرض شجر قامت تو بود
عالم نداد بهتر از این حاصل دگر.
ملا نظیری (از آنندراج ).
پیشتر زانکه دهد خامه بدستش استاد
الف قامت او مشق قیامت میکرد.
صائب (از آنندراج ).
نکرده بود تماشا هنوز قامت راست
که شد خرام تو سیلاب عقل و هوش مرا.
صائب .
بعزم رفتن از گلزار چون قامت برافرازد
گل از بیطاقتی چون خار آویزد بدامانش .
صائب (از آنندراج ).
آویخته شقه از ملاحت
برماهچه ٔ لوای قامت .
واله هروی (از آنندراج ).
بنای قامتم را نو گلی زیر و زبر دارد
که شمع قامتش پروا نه از تاب کمر دارد.
محسن تأثیر (از آنندراج ).
|| چرخ چاه مع آلات و تمام ساخت وی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ، قِیَم . (منتهی الارب ). لیث آرد: چیزی است که به اندازه ٔ اندام یک مرد بر کنار چاه سازند و چرخ چاه را در آن قرار دهند و هر چیز که به همین اندازه از سطح زمین بالا آید آن را قامه گویند. جمع آن قیم است . ازهری در رد وی گوید: آنچه لیث درباره ٔ قامت گوید نادرست است و قامت نزد عرب چرخ چاه است که بوسیله ٔ آن آب از چاه کشند. (معجم البلدان ج 7 ص 19). || اقامه . (ناظم الاطباء). اذان خفیف که پس از اذان گویند. (السامی فی الاسامی ) :
چه داری عزم چندین استقامت
که هم روزی برآید بانگ قامت .
ناصرخسرو.
آن مؤذن سرخ چشم سرمست
قامت بسر زبان برآورد.
خاقانی .
... ادامه
1025 | 0
مترادف: اندام، بالا، تنه، قد، هيكل
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [مٲخوذ از عربی: اقامَة] (فقه)
مختصات: ( ~ .) [ ازع . قامة ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: qAmat
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 541
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
stature | stage
ترکی
boy
فرانسوی
stature
آلمانی
statur
اسپانیایی
estatura
ایتالیایی
statura
عربی
قامة | مكانة , منزلة , منزلة رفيعة , اعتبار , قد قوام
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "قامَت" در زبان فارسی به معنای قد، قامت یا ارتفاع شخص به کار می‌رود. در استفاده از این کلمه و نوشتار آن، چند نکته وجود دارد:

  1. املا: کلمه "قامَت" با «ق» و «م» و «ت» نوشته می‌شود و به صورت "قامَت" صحیح است.

  2. نحو: این کلمه معمولاً به عنوان اسم به کار می‌رود و می‌تواند به صورت فاعل یا مفعول در جملات ظاهر شود. مثلاً:

    • "قامَت او بلند است." (اینجا "قامَت" فاعل است)
    • "من قامت او را می‌پسندم." (اینجا "قامَت" مفعول است)
  3. نوع جملات: می‌توان از کلمه "قامَت" در جملات توصیفی یا مقایسه‌ای استفاده کرد. مثلاً:

    • "قامَت او نسبت به بقیه افراد بلندتر است."
  4. توافق با صفات: در صورت استفاده از صفات، باید دقت کرد که با "قامَت" مناسب باشند. مثلاً:

    • "قامَت زیبا" یا "قامَت بلند"
  5. ترکیب‌ها: این کلمه می‌تواند در ترکیب با دیگر کلمات نیز به کار برود، مانند "قامتی دلربا" یا "قامتی تاثیرگذار".

با رعایت این نکات می‌توانید از کلمه "قامَت" به درستی و به زیبایی در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. قامت او بلند و زیبایی خاصی دارد که همه را جذب می‌کند.
  2. در هنگام راه رفتن، قامتش به گونه‌ای بود که توجه هر بیننده‌ای را جلب می‌کرد.
  3. او با قامت راست و رفتار محکم، اعتماد به نفس بالایی را به نمایش گذاشت.

واژگان مرتبط: قد، قدر و قیمت، ارتفاع طبیعی بدن حیوان، رفعت

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری