جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

handle  |

قبضة

معنی: قبضة. [ ق َ ض َ ] (ع اِ) آنچه را با انگشتان یا با مشت گیرند. (ناظم الاطباء). یک مشت از هر چیزی . (منتهی الارب ). بمشت گرفته . (منتهی الارب ). یک قبضه ریش ، به پهنای کف مجموع سبابه و وسطی و خنصر و بنصر چون فراهم آرند : انواع تیر سه است : دراز، کوتاه ، میانه . دراز پانزده قبضه ، میانه ده قبضه و کوتاه هشت قبضه و نیم . (نوروزنامه ). گز عبارت است از شش قبضه وقبضه عبارت است از چهار انگشت . (تاریخ قم ص 109).
- در قبضه ٔ مراد حاصل کردن ؛ در قبضه گرفتن . تصرف کردن : جمله با تصرف گرفت و به معتمدان خویش سپرد و نواحی آن صیاصی در قبضه ٔ مراد حاصل کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). رجوع به قُبْضَة شود.
- یک قبضه خاک ؛ یک مشت خاک .
|| چهار انگشت با هم نهاده . (یواقیت العلوم ). || ملک . تصرف . تملک . (ناظم الاطباء). در قبضه ٔ اوست ؛ در ملک اوست . در تصرف اوست . در دست اوست .
- روح را قبضه کردن ؛ جان را گرفتن .
... ادامه
271 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 902
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
handle | hilt , haft , board
عربی
مقبض | ممسك , عروة , مقبض الة , ذراع رافعة , عالج , لمس , قاد , عالج موضوعا , تاجر ب , عامل بطريقة خاصة , ناور , قام ب , مس , يتعامل

واژگان مرتبط: دسته، لمس، وسیله، قبضه، قبضه شمشیر، احساس با دست، دسته شمشیر، دسته کارد

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری