جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: قبل . [ ق َ ب َ ] (ع مص ) کج شدن چشم و بر بینی آمدن سیاهه ٔ چشم . (منتهی الارب )(آنندراج ). پیش آمدگی سیاهه ٔ چشم بر بینی . (منتهی الارب ). یا قبل مانند حول است که کجی چشم باشد یا آن بهتر از حول است یا برآمدگی سیاهه ٔ چشم یکی بر دیگری وبودن سیاهه ٔ چشم بر بن بینی یا بر گوشه ٔ چشم یا بر ابرو یا برآمدن نگاه چشمی بر نگاه چشمی دیگر. || (اِمص ) خوبی و سبکی دست مام ناف در برآوردن بچه . || درآمدگی پیش هر دو پای . || برآمدگی پاشنه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || (مص ) بر سر شتر ریخته شدن آب وقت آب خوردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || بر روی خمیدن شاخ گوسپند. (منتهی الارب ). || بی اندیشه و استحضار سخن گفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گویند،تکلم فلان قبلاً فاجاد. (منتهی الارب ). رجزته قبلاً اذاانشدته رجزا لم تک اعددته . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || پیشتر از مردمان ماه نو را دیدن . گویند: رأینا الهلال قبلاً؛ اذا لم یکن رأی قبل ذلک . || یا نخستین دیدن هر چیزی را. (منتهی الارب ). پهلو، سو، طرف، قبال، كنار بعد، پيش before, ago, afore, syne, former, forepart قبل، أمام، خضل، وسخ، من قبل، في حضرة önce avant vor antes prima پیشتر، در حضور، سابق، جلو، سابقا، پیش، گذشته، تا کنون، تاحال، پیشین، قبلی، سابقی، پیشی، قسمت جلو، مقدمه
کلمه "قبل" در زبان فارسی به معنای پیش یا پیش از یک زمان یا یک مکان است و در جملهها و عبارات مختلف کاربردهای متفاوتی دارد. در اینجا برخی از نکات و قواعد نگارشی مربوط به این کلمه آمده است:
کاربرد در زمان:
"قبل" میتواند به معنای زمانی باشد، مثلاً "قبل از ظهر" یا "قبل از این که بروم".
در جملات، معمولاً به صورت قید زمان استفاده میشود: "او قبل از شروع کلاس، به دانشگاه رفت."
کاربرد در مکان:
"قبل" میتواند به معنا و مفهوم مکانی نیز اشاره داشته باشد، مانند "قبل از دروازه".
برای بیان مکان، معمولاً با حرف جر "از" همراه میشود: "از قبل میدانستم که او میآید."
نکات نگارشی:
استفاده از علامتگذاری مناسب (ویرگول، نقطه، و غیره) در جملات با "قبل" برای جدا کردن عبارات وابسته ضروری است.
هنگامی که "قبل" به عنوان حرف اضافهای برای زمان به کار میرود، معمولاً از پیشوندهایی مانند "از" یا "پس از" نیز استفاده میشود: "چند روز قبل از مراسم".
تلفظ و املا:
املای صحیح "قبل" همیشه به همین شکل است و توجه به املای کلمات مشابه (مثل "قبلاً") نیز مهم است.
با رعایت این نکات، میتوان به درستی از کلمه "قبل" در نوشتار و گفتار استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
قبل از رفتن به مهمانی، حتماً باید لباس مناسب بپوشم.
قبل از اینکه تصمیم بگیرم، تمام گزینهها را بررسی میکنم.
او قبل از شروع کلاس، کتابهایش را آماده کرد.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: پیشتر، در حضور، سابق، جلو، سابقا، پیش، گذشته، تا کنون، تاحال، پیشین، قبلی، سابقی، پیشی، قسمت جلو، مقدمه