قتیل
licenseمعنی کلمه قتیل
معنی واژه قتیل
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | كشته، مقتول | ||
| متضاد | قاتل | ||
| انگلیسی | murder | ||
| عربی | قتل، جريمة قتل، قتل العمد، ارتكاب، ذبح، عذب | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) در زبان فارسی، کلمه «قَتیل» به معنای کسی است که کشته شده است. در زیر به برخی از نکات نگارشی و قواعد مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
استفاده صحیح و بجا از کلمات به غنای نوشتار و بیان کمک می‌کند. | ||
| واژه | قتیل | ||
| معادل ابجد | 540 | ||
| تعداد حروف | 4 | ||
| تلفظ | qatil | ||
| ترکیب | (صفت) [عربی، جمع: قَتلاء و قَتْلی و قَتَالَی] [قدیمی] | ||
| مختصات | (قَ) [ ع . ] (ص .) | ||
| منبع | لغت‌نامه دهخدا | ||
| نمایش تصویر | معنی قتیل | ||
| پخش صوت | |||
قتیل . [ ق َ ] (ع ص ) کشته . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل ). مذکر و مؤنث دروی یکسان است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) : در زبان فارسی، کلمه «قَتیل» به معنای کسی است که کشته شده است. در زیر به برخی از نکات نگارشی و قواعد مرتبط با این کلمه اشاره میشود: نحوه نگارش: کلمه «قَتیل» به‌صورت درست باید با کسرۀ «قَ» نوشته شود و به معنای کشته یا مقتول بکار می‌رود. استفاده در جملات: این کلمه معمولاً به دنبال فعل‌هایی مانند «کشته شدن» یا «بودن» می‌آید. مثلاً: هنگام استفاده از قیدها: میتوانید قیدهای مختلفی را در جملات خود به کار ببرید. مثلاً: جمع‌سازی: جمع کلمه «قَتيل» به‌صورت «قَتلا» (به معنای کشته‌ها) در زبان فارسی استفاده میشود. استفاده صحیح و بجا از کلمات به غنای نوشتار و بیان کمک می‌کند.
سرانگشتان صاحبدل فریبش
نه در حنّاکه در خون قتیل است .
سعدی .
و گر هلاک منت درخور است باکی نیست
قتیل عشق شهید است و قاتلش غازی .
سعدی .
ج ، قَتلی ̍. (منتهی الارب ) (آنندراج ): و اگر با آن مراءة ذکر نشود گوئی هذه قتیلة فلان (و تاء تأنیث به آخر قتیل اضافه میشود) و مررت بقتیلة، زیرا صفت قتیل در این مواردبه جای اسم نشسته است . (از منتهی الارب ).
كشته، مقتول
قاتل
murder
قتل، جريمة قتل، قتل العمد، ارتكاب، ذبح، عذب
