جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: قزم . [ ق َ زَ ] (ع ص ، اِ) مردم فرومایه . (منتهی الارب ). مردم رذل . (اقرب الموارد). واحد و جمع و مذکر و مؤنث در آن یکسان است و گاهی مثنی و مجموع و مؤنث هم آید. گویند: رجل قزم و رجلان قزمان و امراءة قزمة، و رجال اقزام و قَزامی ̍ و قُزُم . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || مال ناچیز. مال که به چیزی نیرزد. شتر هیچکاره . || (اِمص ) زبونی و خوارشدگی و فرومایگی . (منتهی الارب ). دنائت و قمائت . (اقرب الموارد). || خردی جسم شتر. (منتهی الارب ). صغر جسم در مال . (اقرب الموارد). || کم خوئی و بدخلقی مردم . (منتهی الارب ). صغر اخلاق در مردم . || کوتاهی و قِصَر. (اقرب الموارد). اسم است قَزَمة را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به قزمة شود. qazma قزما
کلمه "قزم" در فارسی به معنای "کوتاهقد" یا "کوتاه" است و معمولاً در توصیف افراد یا موجودات کوتاهقد به کار میرود. در نگارش این کلمه، نکات زیر را میتوان مدنظر قرار داد:
نگارش صحیح: کلمه "قزم" به صورت صحیح و بدون تغییر شکل نوشته میشود.
جنس و تعداد: در صورتی که بخواهید از این کلمه در جملات استفاده کنید، باید به جنس و تعداد اشاره کنید. برای مثال:
او قزم است. (مفرد، مذکر)
آنها قزم هستند. (جمع، مذکر)
استفاده در جملات وصفی: میتوان این کلمه را به عنوان صفت در جملات توصیفی به کار برد:
او یک مرد قزم است.
در این افسانه، قزمی به عنوان قهرمان داستان معرفی میشود.
اجتناب از افراط: هنگام استفاده از این کلمه به عنوان توهین یا تحقیر اجتناب کنید. بهتر است از زبان مودبانه و محترمانه استفاده شود.
استفاده در متون رسمی و غیررسمی: این کلمه معمولاً در متون غیررسمی و محاورهای کاربرد بیشتری دارد.
در کل، "قزم" یک واژهای است که میتواند در موقعیتهای مختلف به کار برود اما رعایت نکات نگارشی و معنایی در استفاده از آن مهم است.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر