جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

qesmat
section  |

قسمت

معنی: قسمت . [ ق ِ م َ ] (ع اِ) قسمة. بهره و بخشش چیزی ، و با لفظ خوردن و کردن و نهادن و افتادن مستعمل است . (آنندراج ). رجوع به قِسمة شود :
برفت آن زمین را دو قسمت نهاد
به هر یک پسر زآن نصیبی بداد.
سعدی (از آنندراج ).
قسمت خود میخورند منعم و درویش
روزی خود میبرند پشّه و عنقا.
سعدی .
گر عشق نهد قسمت من خواری و آفت
خواری به حمیت بکشم نی به لطافت .
عرفی (از آنندراج ).
یک زخم رسا قسمت صد سینه نیفتاد
از بس به شهادتگهش امروزغلو بود.
واله هروی (از آنندراج ).
عشق چون قسمت اسباب معیشت میکرد
لاله داغی ز میان برد که داغم دارد.
محمدخان قدسی (از آنندراج ).
آب و رنگ چهره ٔ او را اگر قسمت کنند
بی سخن گلگونه ٔ چندین گلستان میشود.
صائب .
هرکه در دنیای فانی زادِ عقبی جمع کرد
قسمت امروز خورد و دل ز فردا جمع کرد.
صائب (از آنندراج ).
- امثال :
قسمت هیچکس را هیچکس نتواند خورد .
... ادامه
973 | 0
مترادف: 1- اقبال، بخت، قسم، نصيب 2- بخش، بهر، بهره، پاره، تكه، جزء، حصه 3- تقسيم، توزيع، سهم 4- شعبه 5- قسط 6- قرعه 7- روزي، سرنوشت، طالع
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی: قسمة، جمع: قِسَم]
مختصات: (قِ مَ) [ ع . قسمة ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: qesmat
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 600
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
section | portion , segment , department , chapter , division , proportion , slice , leg , kismet , parcel , arm , party , plank , detachment , canton , dole , grist , lot , sect , percentage , share , feck , rasher , ratio , snick , whang , compartment , internode
ترکی
bölüm
فرانسوی
section
آلمانی
abschnitt
اسپانیایی
sección
ایتالیایی
sezione
عربی
قسم
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "قسمت" در زبان فارسی به معنای بخش، بخش‌هایی از یک کل یا ناحیه‌ای از چیزی استفاده می‌شود و قواعد نگارشی و نحوی خاصی دارد. در زیر به برخی از نکات مربوط به استفاده و نگارش این کلمه اشاره می‌کنیم:

  1. نحوه نوشتن: کلمه "قسمت" به صورت غیرمصدر و بدون تاکید خاصی نوشته می‌شود و هیچ علامت یا حروف اضافی نمی‌گیرد.

  2. مفرد و جمع: "قسمت" مفرد است و جمع آن "قسمت‌ها" (در برخی موارد "قسمت‌های" نیز استفاده می‌شود) می‌باشد.

  3. هم‌نشینی با حروف اضافه:

    • با حرف اضافه "به" به صورت "به قسمت" نوشته می‌شود.
    • با حرف اضافه "در" به صورت "در قسمت" به کار می‌رود.
  4. استفاده‌های مختلف:

    • "قسمت" می‌تواند به عنوان اسم و در جملات مختلف به کار برود:
      • مثال: "این قسمت از کتاب جالب است."
      • مثال: "در قسمت قبلی داستان به معرفی شخصیت‌ها پرداختیم."
  5. استفاده در ساختارهای مختلف: می‌توانید "قسمت" را در عبارات مختلف به کار ببرید، مانند "قسمت اصلی"، "قسمت جزئی"، و غیره.

  6. توجه به تعریف و مفهوم: در نوشتار، بسته به متن و مفهوم، می‌توان "قسمت" را به معانی مختلفی نسبت داد، لذا باید در انتخاب و کاربرد آن دقت شود.

با رعایت این نکات، می‌توانید به طور صحیح و مؤثر از کلمه "قسمت" در متون فارسی بهره‌برداری کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. هر قسمت از فیلم داستانی جذاب و هیجان‌انگیز دارد که تماشاگران را به خود جذب می‌کند.
  2. در این کتاب، هر قسمت به یک موضوع خاص اختصاص داده شده و اطلاعات مفیدی ارائه می‌دهد.
  3. برای موفقیت در این پروژه، باید هر قسمت را به دقت بررسی کنیم و نقاط ضعف را شناسایی کنیم.

واژگان مرتبط: برش، مقطع، قطعه، دایره، نصیب، بند، حلقه، حوزه، اداره گروه اموزشی، فصل، باب، مقاله، تقسیم، لشکر، تفرقه، اختلاف، نسبت، تناسب، مقدار، قیاس، قرینه، خلال، تکه، قاچ، پا، ساق پا، ساق، پایه، ران، بسته، گره، جزئي از یك کل، دسته، بازو، دست، سلاح، شاخه، اسلحه، حزب، مهمانی، طرف، فرقه، سور، تخته، قسمتی از برنامه، واحد، تخته میز و پیشخوان مهمانخانه، کناره گیری، تفکیک، جدا سازی، بلوک، زاویه، حق بیمه ایام بیکاری، صدقه، سار، اندوه، گندماسیابی، جو اسیابی، ارد کردن جو خیسانده، مذهب، در صد، چند در صد، صدی چند، سهمیه، خیش، اکثریت، ورقه نازک گوشت سرخ کردنی، ضریب، نسبیت، نسبت معین و ثابت، ضرب کننده، چفت، تسمه، ضربه، ضربت، صدای بر خورد دو جسم، کوپه، میان گره، قسمت میان دو بند یا مفصل، قسم

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری