جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: قشعم . [ ق َ ع َ ] (ع اِ) (ام ...) جنگ و کارزار. || مرگ . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و به همین معنی است این گفته : «الی حیث القت رحلها ام قشعم ». و گویند این کنیه ٔ شتری است که در سیر خود به آتش فراوان برخورد کرد و رمید و پا به فرار گذاشت و رحل خود را در آتش افکند، و این مثل شد که درباره ٔ رونده ای که برای وی بدی میخواهند، میگویند و کنایه از رفتن وی بسوی آتش است . (اقرب الموارد). || بلا و سختی . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || کفتار.(منتهی الارب ). ضبع. (اقرب الموارد). || تننده . (منتهی الارب ). عنکبوت . (اقرب الموارد). || بچه ٔ عنکبوت . (مهذب الاسماء). || فراهم آمدنگاه خاک مور. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). hussein حسين