جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

qashib  |

قشیب

معنی: قشیب . [ ق َ ] (ع ص ) نو. (منتهی الارب ). جدید. (اقرب الموارد) :
باران مشکبوی ببارید نوبه نو
وز برف برکشید یکی حله ٔ قشیب .
رودکی .
|| کهنه . از اضداد است . || سفید. || پاکیزه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). هیچیک از این لغات شنیده نشده که به کار رود. ج ، قُشُب ، قُشْب . (اقرب الموارد). || سیف قشیب ؛ شمشیرنو زنگ زدوده . || شمشیر زنگ ناک . از اضداد است . || نسر قشیب ؛ کرکس به پاره ٔ گوشت زهرآلوده طعمه اش سازند جهت پر آن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || دراز. (مهذب الاسماء).
... ادامه
498 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 412
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
qashib
عربی
qashib

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری