جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: قلب . [ ق ُ ] (ع اِ) دستیانه و دست برنجن زنان . (منتهی الارب ). دست برنجن زن برنتافته ، و گفته اند آنچه از آن مفتول باشد از یک طاق نه دو طاق ، و گفته اند استعاره است از قلب نخله (پیه خرمابن ) به خاطر سپیدی آن ، و گفته اند مبنی برعکس است . و در اساس آمده است : فی یدهاقلب فضة؛ یعنی دست برنجنی که در سفیدی پیه خرمابن راماند. (اقرب الموارد). || پیه خرمابن ، یابهترین برگ آن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و این مثلثةالقاف است . (اقرب الموارد). || مار سپید. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || (ص ) خالص نسب : رجل قلب . (اقرب الموارد). || (اِ) ج ِ قلیب ، به معنی چاه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قلیب شود. || نباتی است برگش شبیه به برگ زیتون و از آن عریضتر و بلندی او به قدر ذرعی و زیاده از آن و شاخه های او باریک شبیه به اذخر، در اطراف شاخه ها چیزی شبیه به ساق میروید و منقسم به دو قسم میشود و بر او برگهای ریزه میباشد و مابین آن برگها دانه ٔ او میروید صلب و مستدیر و سیاه و باخشونت شبیه به سنگ ریزه و منبتش کوهها و زمینهای درشت است ، در سیُم گرم و خشک و جهت سرفه ٔ ضیق النفس و اسهال و با شراب سفید جهت اخراج سنگ گرده و مثانه و احتباس بول نافع و ضماد او رافع بواسیر و قدر شربتش تا دو درهم است و به غایت مضعف باه و مصلحش حب الصنوبر است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). و رجوع به مخزن الادویه شود. 1- دل، فواد
2- باطن خاطر، ذهن
3- بدل، تقلبي، شهروا، قلابي، ناسره
4- مركز، ميان، وسط
5- تقلب
6- تحريف heart, midst, anagram, brassy, counterfeit, spurious, suppositious قلب، لب، محور، فؤاد، ذاكرة، عواطف، شخصية المرء، ضمير وجدان kalp cœur herz corazón cuore مرکز، جوهر، ضمیر، رشادت، قسمت وسط، مقلوب، تحریف، بدلی، جعلی، الکی، قلابی، نا درست، تقلبی، تصوری، واهی
قلب|لب , محور , فؤاد , ذاكرة , عواطف , شخصية المرء , ضمير وجدان
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "قلب" در زبان فارسی به معنای "دل" و "عواطف" است و به عنوان یک اسم به کار میرود. برای نگارش و استفاده از این کلمه، چند نکته قواعدی و نگارشی وجود دارد:
نوشتار صحیح: کلمه "قلب" به همین شکل و با حروف مشخص نوشته میشود و هیچ گونه تغییری در حروف آن نباید ایجاد شود.
مفرد و جمع: "قلب" مفرد است و جمع آن "قلبها" یا "قلوب" است. به عنوان مثال، میتوان گفت: "قلبها انسانها مختلف است."
حروف اضافه: وقتی "قلب" با حروف اضافه ترکیب میشود، میتواند به اشکال مختلفی تبدیل شود. برای مثال:
"به قلب او نزدیک شدم."
"از عمق قلبم حس میکنم."
جاگذاری در جمله: "قلب" معمولاً به عنوان اسم خاص یا عمومی به کار میرود و میتواند در موقعیتهای مختلف جمله قرار بگیرد. مثلاً:
"او همیشه با قلبی مهربان به دیگران کمک میکند."
"قلب انسان یکی از مهمترین اعضای بدن است."
استفاده استعاری: در زبان فارسی، "قلب" به شکل استعاری نیز به کار میرود، مثلاً برای اشاره به عواطف و احساسات. مثلاً میتوان گفت: "قلب من پر از شادی است."
علامات نگارشی: اگر از "قلب" در جملههای توصیفی یا گفتاری استفاده میکنید، توجه کنید که علائم نگارشی مثل ویرگول و نقطه به درستی به کار روند.
با رعایت این نکات میتوانید کلمه "قلب" را به درستی و به طور مؤثر در جملات خود به کار ببرید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
قلب انسان به عنوان یک پمپ قوی عمل میکند و خون را در تمام بدن به گردش در میآورد.
عشق واقعی از عمق قلب سرچشمه میگیرد و میتواند زندگی را به کلی تغییر دهد.
در شبهای آرام، صدای تپش قلب خود را میتوان به وضوح شنید و این احساس آرامشبخش است.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: مرکز، جوهر، ضمیر، رشادت، قسمت وسط، مقلوب، تحریف، بدلی، جعلی، الکی، قلابی، نا درست، تقلبی، تصوری، واهی