جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: قماش . [ ق ُ ] (ع اِ) ج ِ قَمش . (اقرب الموارد). رجوع به قمش شود. متاع از هر جنس و از هر جای . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کالای خانه . (مهذب الاسماء). کالا. (تفلیسی ). خرده ٔ خانه . (مهذب الاسماء). - قماش البیت ؛ متاع بیت . (اقرب الموارد). || رخت خانه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || ردی و هیچکاره از هر چیزی . (منتهی الارب ). || مردم فرومایه ٔ ناکس . (منتهی الارب )(آنندراج ). ما علی وجه الارض من فتات الاشیاء حتی یقال لرذالة الناس قماش . (اقرب الموارد). ج ، اَقمِشَه . (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء). || جوهر و صفت . (غیاث اللغات از منتخب و کشف و صراح و مؤید و لطایف ). 1- پارچه، كالا، منسوج
2- سنخ، نوع
3- اثاث، اسباب cloth, fabric, basha قطعة قماش، قماش، خرقة، ثوب، أشرعة، حجاب، جوخ، غطاء المائدة، شراع، رجل كبيسة، غطاء الكتب kumaş tissu stoff tela tessuto محصول، سبک بافت، اساس
... ادامه
674|0
مترادف:1- پارچه، كالا، منسوج
2- سنخ، نوع
3- اثاث، اسباب