جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

qir
tar  |

قیر

معنی: قیر. (معرب ، اِ) جسم جامد غیرمتبلور سیاه رنگی که سطح شکستگی آن مانندشیشه ناصاف است و در اماکن نفتی قدیمی یافت میشود. ترکیب قیر همان ترکیبات هیدروکربورهای نفت است که درنتیجه ٔ اکسیداسیون حالت جمود پیدا کرده است . قیرهای طبیعی که به نام مومیایی و زفت رومی نیز نامیده میشوند و وزن مخصوص آنها بین 1/1 و 1/2 و سختی آنها کم و تقریباً 2 میباشد، علاوه بر ترکیبات هیدروکربور در ترکیب آنها ازت و اکسیژن و حتی گوگرد هم وجود دارد. در طبیعت ممکن است قیرهای معدنی با سنگهای آهکی آمیخته یا آنها را آغشته کرده باشد و در این صورت به نام آسفالت طبیعی نامیده میشوند. ساختن آسفالت مصنوعی هم با استفاده از همین آسفالتهای طبیعی صورت میگرفته .در پالایشگاههای نفت در ته دیگهای تصفیه مقادیر زیادی هیدروکربورهای خمیری یا جامد باقی میماند و آن همان قیرهای مصنوعی است که به بازار عرضه میشود و همه ٔ خواص قیرهای طبیعی را دارد. در بناها جهت جلوگیری ازنفوذ رطوبت قیر را به کار میبرند. قیر در حدود 100 درجه حرارت ذوب میشود. زفت رومی . مومیایی . قیر طبیعی . حجر قیر. اشبنت . قطران نفت . (فرهنگ فارسی معین ).
- قیراندای ؛ که بقیر انداید.
- قیراندود ؛ مقیر. قیراندوده . قیرمالید. اندوده قیر.
- قیراندوده ؛ قیرمالیده .
- قیراندودی ؛ حاصل مصدر است از قیراندود کردن .
- قیرفام ؛ سیاه برنگ قیر.
- قیرگون ؛ بمانندقیر سیاه :
گر ماه تیر شیر نبارید بر سرت
بر قیرگون سرت که فروریخته ست شیر.
ناصرخسرو.
اعلام قیرگون شب به قیروان مغرب رسید. (سندبادنامه ).
- قیری ؛ منسوب به قیر. مثل قیر.
- || بسیار سیاه .
... ادامه
462 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی]
مختصات: (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: qir
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 310
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
tar | pitch , bitumen
ترکی
zift
فرانسوی
bitume
آلمانی
bitumen
اسپانیایی
betún
ایتالیایی
bitume
عربی
قطران | قار , قير , ملاح , لون داكن , زفت , طلى بالغار , زفت طريقا
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «قیر» در زبان فارسی به معنای ماده‌ای سیاه و چسبناک است که غالباً برای عایق‌کاری، آسفالت و مصارف دیگر استفاده می‌شود. برای نگارش و استفاده صحیح از این کلمه، نکات زیر قابل توجه است:

  1. نوشتار صحیح: کلمه به صورت «قیر» نوشته می‌شود و باید از اشتباه‌های نوشتاری مانند «قیر» به صورت متفاوت پرهیز شود.

  2. تلفظ: این کلمه معمولاً به صورت «گیره» تلفظ می‌شود. تلفظ صحیح آن به توجه به لهجه‌های مختلف ممکن است کمی متفاوت باشد.

  3. گرامر و کاربرد:

    • اسم: «قیر» یک اسم است و در جملات می‌تواند به عنوان فاعل، مفعول و دیگر نقش‌ها استفاده شود.
    • جمع: جمع کلمه «قیر» به صورت «قیرها» می‌باشد.
  4. استفاده در جملات:

    • مثال: «برای عایق‌کاری سقف، از قیر استفاده کردیم.»
    • مثال: «قیر ماده‌ای بسیار چسبناک و محکم است.»
  5. قید و وصف: می‌توان از صفت‌ها و قیدهای مختلف برای توصیف قیر استفاده کرد. مانند «قیر سیاه»، «قیر طبیعی»، «قیر مصنوعی» و غیره.

  6. نکات نگارشی: در نوشتار رسمی و ادبی، توجه به نشانه‌گذاری و ساختار جملات حائز اهمیت است. به عنوان مثال، در صورت استفاده از قیر در متن‌های تخصصی، ممکن است نیاز به توضیحات یا توضیحات اضافی باشد.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه «قیر» به‌درستی در نوشتارهای فارسی خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. قیر یکی از مواد اصلی در ساخت آسفالت خیابان‌ها و جاده‌هاست.
  2. برای حفظ ایمنی در هنگام بارش باران، استفاده از قیر در پوشش سقف‌ها بسیار مؤثر است.
  3. پروسه تهیه قیر از تقطیر نفت خام انجام می‌شود و نیاز به دقت و تکنولوژی پیشرفته دارد.

واژگان مرتبط: گام، استقرار، اوج، پرتاب، دانگ صدا

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری