جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

[kārband]
usage  |

کاربند

معنی: کاربند. [ ب َ ] (نف مرکب ) صفت فاعلی از کار بستن . کارگزار. مأمور. عامل . فاعل . عمل کننده و اطاعت کننده . (غیاث ). بعمل آرنده . (آنندراج ) :
چنان تیره شد چشم پولادوند
که دستش عنان را نبد کاربند.
فردوسی .
پر اندیشه شد جان پولادوند
که آن بند را چون بود کاربند.
فردوسی .
اگر پند ما را شوی کاربند
همیشه بماند کلاهت بلند.
فردوسی .
سرش راست بر شد چو سرو بلند
بگفتار خوب و خرد کاربند.
فردوسی .
گر کاربند باشی اینها را
در مکر و غدر سخت ستمکاری .
ناصرخسرو.
کاربند و مسخر و منقاد
امر و نهی ترا قضا و قدر.
انوری .
امن است در حوالی ملک تو کاربند
عدل است در حوالی ملک تو قهرمان .
ضرورت است به توبیخ با کسی گفتن
که پند مصلحت آمیز کاربندش نیست .
سعدی .
مستی ما به آب عنب کاربند نیست
من سالخورده رند خرابات پرورم .
حافظ.
دانش و فرهنگ انبازان خرد و خوی نیک کاربند خرد است . (تحفة الملوک ). || فرمانبردار. محکوم . || (فعل امر) امر از کار بستن . (آنندراج ) : کاربندنده . عمل کننده . احمد ترا بجای پدر است مثالهای وی را کاربند باش . (تاریخ بیهقی ص 361).
مغنی بیا بشنو و کار بند
ز قول من این پند داناپسند.
حافظ.
ج ، کاربندان :
درختان را بهاران کاربندانند و تابستان
ولیکنشان نفرماید جز آسایش زمستانها.
ناصرخسرو.
... ادامه
319 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [قدیمی، مجاز]
مختصات: (کن .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: kArband
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 277
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
usage
ترکی
çalışan
فرانسوی
employé
آلمانی
mitarbeiter
اسپانیایی
empleado
ایتالیایی
dipendente
عربی
استعمال | عرف , عادة , طريقة إستعمال الألفاظ , الاستخدام
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "کاربند" در زبان فارسی به معنای فردی است که در زمینه خاصی کار می‌کند و به نوعی به شغل یا حرفه‌ای که در آن مشغول به کار است، اشاره دارد. این کلمه معمولاً به عنوان یک اسم به کار می‌رود و از ترکیب "کار" و "بند" تشکیل شده است.

قواعد نگارشی و معنایی:

  1. نحوه نگارش: کلمه "کاربند" به شکل صحیح باید به صورت یکپارچه نوشته شود و از فاصله‌گذاری غیرمجاز خودداری شود.

  2. جنس و عدد: این کلمه به صورت مذکر یا مؤنث نمی‌تواند استفاده شود، اما در جملات مختلف می‌تواند به اشخاص مختلف اشاره کند. مثلاً:

    • "این کاربند مهارت‌های زیادی دارد."
    • "کاربندان جدید وارد بازار کار شدند."
  3. قید و وصف: می‌توان از صفات و قیدها برای توصیف "کاربند" استفاده کرد. مثلاً:

    • "کاربند ماهر"
    • "کاربند فعال"
  4. ترکیب‌ها: این کلمه می‌تواند با کلمات دیگر ترکیب شود تا معانی جدید ایجاد کند. مثلاً:

    • "کاربندهای فنی"
    • "کاربندهای حرفه‌ای"
  5. استفاده از حروف اضافه: می‌توان از حروف اضافه برای بیان روابط استفاده کرد:
    • "کاربند در صنعت فناوری فعالیت می‌کند."
    • "او به عنوان کاربند در شرکت ما شناخته شده است."

در نهایت، توجه به معنای دقیق و استفاده صحیح از کلمات در جملات مختلف به ارتقاء نگارش کمک می‌کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او همیشه به کاربند خود پایبند است و تلاش می‌کند بهترین نتیجه را در کارش به دست آورد.
  2. کاربندهای تیم ما در پروژه اخیر به ما کمک کردند تا به موقع و با کیفیت بالا به هدف‌مان برسیم.
  3. برای موفقیت در هر فعالیتی، باید کاربندهای مناسب را رعایت کنیم و به تعهدات خود عمل کنیم.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری