جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

[kāl]
unripe  |

کال

معنی: کال . (ص ) خام . نارسیده . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مقابل پخته ورسیده . || برنج ناپخته . (آنندراج ). || ژولیده و درهم . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آن را کالیده نیز گویند. (آنندراج ). || خم ، خمیده و کج . (برهان ) (آنندراج ) :
بین مدح نایب نبی آن کز برای دین
زو قلب مه شکست و از این پشت مال کال .
امیرخسرو (از انجمن آرا).
|| (اِ) زمین شکافته . (برهان ) (ناظم الاطباء). || آب کند. (برهان ) (آنندراج ). مثل کال یاقوتی خراسان . (آنندراج ). لغتی است که از فرهنگ نویسان فوت شده است .این لغت از لغات پهلوی شرقی است و خاصه ٔ مشهد و خراسان حالیه بوده است . در ادبیات دری بنظر نیامده و درست بمعنی کانال است یعنی نهر بزرگی که دستی آن را کنده باشند یا خود آب آن را احداث کرده باشد. (سبک شناسی ج 1 ص 34). || جا و مقام و جایگاه چه میانه ٔ کال میانه ٔ جا را گویند. (برهان ) (آنندراج ). میان کاله :
این وصف آن ضیاست که از رشک رای اوست
پشت هلال را که خم است از میانه کال .
امیرخسرو دهلوی (از فرهنگ نظامی ).
و رجوع به «میان کاله » شود. || گندنا و کدو. (برهان ). || نوعی از گل . (برهان ). || (اِمص ) گریز. هزیمت . فرار. (برهان ) (ناظم الاطباء). گریختن باشد. چون کسی بگریزد گویند بکالید. (اوبهی ) پراکندگی . (ناظم الاطباء). گریز و فرار نهانی . رجوع به کالیدن شود. (ناظم الاطباء). || شکست صف کارزار. (ناظم الاطباء).
... ادامه
674 | 0
مترادف: 1- خام، نارسيده، نارس، نرسيده 2- خم، خميده 3- درهم، ژوليده 4- آبكند، سيلگاه، مسيل 5- جا، مقام، مكان
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [قدیمی]
مختصات: (ص .)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: kAl
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 51
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
unripe | raw , cal
ترکی
kal
فرانسوی
cal
آلمانی
cal
اسپانیایی
california
ایتالیایی
cal
عربی
غير ناضج | فج , غير مستعد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "کال" در زبان فارسی به معنای "غیر قابل استفاده"، "نامناسب" یا "بی‌کیفیت" به کار می‌رود. این کلمه می‌تواند به عنوان یک صفت یا به عنوان اسم به کار برود. در ادامه، چند نکته‌ی نگارشی و دستوری درباره‌ی این کلمه آورده شده است:

  1. نقطه‌گذاری: هنگام استفاده از کلمه "کال" در جمله، باید به قواعد نقطه‌گذاری توجه داشته باشید. اگر این کلمه در انتهای جمله قرار می‌گیرد، باید از نقطه در انتهای آن استفاده کنید.

  2. تطابق با اسم‌های دیگر: اگر "کال" به عنوان صفت قبل از یک اسم استفاده می‌شود، لازم است به نوع و تعداد اسم مربوطه تطابق داشته باشد. مثلاً:

    • کالای بی‌کیفیت
    • کالاهای کال
  3. ترکیب با دیگر واژه‌ها: "کال" می‌تواند با دیگر واژه‌ها ترکیب شود. مثلاً:

    • کالای اسقاطی
    • کالای معیوب
  4. توجه به سیاق: در نگارش باید توجه داشته باشید که "کال" در کدام سیاق و با چه مفهوم و معنایی به کار می‌رود. گاهی ممکن است این کلمه در متون مختلف معانی متفاوتی داشته باشد.

  5. استفاده در جملات: جمله‌ها باید به گونه‌ای باشد که معنی "کال" واضح و روشن باشد. مثلاً:
    • این کالا کال است و نمی‌توان از آن استفاده کرد.

با رعایت این قواعد می‌توانید از کلمه "کال" به درستی در نوشته‌های خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. کال به عنوان یکی از مهم‌ترین مواد غذایی، نقش مهمی در تأمین انرژی بدن دارد.
  2. در طب سنتی، برخی از گیاهان به عنوان کال‌های دارویی مورد استفاده قرار می‌گیرند.
  3. من دوست دارم در فصل تابستان کال‌هایی مانند هندوانه و خیار بخورم تا از گرما فرار کنم.

واژگان مرتبط: سبز، زود رس، نا بالغ، سرد، نپخته، بی تجربه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری