جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: کدر. [ ک َ دَ ] (اِ) رستنی باشد بسیار خوشبوی و آن را کادی گویند. شراب آن حصبه و جدری را نافع است تا به حدی که کسی را که آبله بیرون می آید قدری شراب کادی بیاشامد اگر عدد آن پنج باشد به شش نرسد. (برهان ) (آنندراج ). و آن را به هندی کیورا گویند که گلی است تندبو برگش دندانه های تیز دارد چون اره و در دکن و گوالیار بسیار می باشد. (آنندراج ) : و اگر آب گذر نکند و حرارت همی فروزد به شربتهای دیگر چون شراب کدر و قرص کافور بازگردد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). بأس تو شهابی است که در کام شیاطین با حرقتش آتش چو شراب کدرآید. انوری . بهر دفع تبش آبله را مصلحت است از طبیبان که شراب کدر آمیخته اند. خاقانی . از برون آبله را چاره شراب کدرست چون درون آبله دارید کدر باز دهید. خاقانی . 1- ، بي جلا، ب يرونق، بي فروغ، بي نور، تار، تيره
2- دل آزرده، رنجيده، مكدر روشن، شفاف opaque, turbid, canescent, glum, low-spirited, bat غير شفاف، غامض، أكمد، عويص، غير نافذ، غبي، مبهمة bulutlu nuageux wolkig nublado nuvoloso مات، مبهم، غیر شفاف، گل الود، درهم و برهم، تیره، مه الود، سفید مایل به تار، عبوس، ملول، افسرده، رنجیده، اوقات تلخ، دارای روحیه بد، گرفته، دل مرده، دلتنگ
... ادامه
334|0
مترادف:1- ، بي جلا، ب يرونق، بي فروغ، بي نور، تار، تيره
2- دل آزرده، رنجيده، مكدر
opaque|turbid , canescent , glum , low-spirited , bat
ترکی
bulutlu
فرانسوی
nuageux
آلمانی
wolkig
اسپانیایی
nublado
ایتالیایی
nuvoloso
عربی
غير شفاف|غامض , أكمد , عويص , غير نافذ , غبي , مبهمة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "کدر" در زبان فارسی به معنای بیرنگ، تیره یا کدر است. در استفاده از این کلمه و نگارش صحیح آن، برخی از نکات و قواعد وجود دارد که به آنها اشاره میکنم:
نحو و ساختمان جمله: کلمه کدر معمولاً به عنوان صفت به کار میرود و میتواند برای توصیف اسمها (مانند "آب کدر" یا "چشمهای کدر") استفاده شود.
نقطهگذاری: در جملاتی که این کلمه به کار میرود، مانند سایر جملات فارسی، باید از نقطهگذاری مناسب استفاده شود. برای مثال: "آب دریا در این فصل کدر شده است."
ادغام با واژههای دیگر: میتوان کلمه "کدر" را با دیگر واژهها ترکیب کرد. به عنوان مثال: "کدر کردن" به معنای تیره و کدر کردن چیزی.
تلفظ: کلمه کدر به صورت [kædæɾ] تلفظ میشود. توجه به تلفظ صحیح واژهها نیز از نکات مهم است.
کاربرد در متن: در صورت نگارش متنی که در آن از کلمه کدر استفاده میشود، دقت کنید که مفهوم کلی متن بهدرستی منتقل شود و از واژههای مناسب و توصیفی استفاده کنید.
اگر سوال خاصی در مورد نحوه استفاده از این کلمه دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
آسمان امروز به خاطر آلودگی هوا کدر و تیره به نظر میرسد.
وقتی عینک آفتابیام را پاک نکردم، دیدم همه چیز در مقابل من کدر و ناواضح شده است.
رنگهای کدر و مات در این نقاشی احساس اندوه و ناامیدی را به خوبی منتقل میکنند.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: مات، مبهم، غیر شفاف، گل الود، درهم و برهم، تیره، مه الود، سفید مایل به تار، عبوس، ملول، افسرده، رنجیده، اوقات تلخ، دارای روحیه بد، گرفته، دل مرده، دلتنگ
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر