جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

[kar]
deaf  |

کر

معنی: کر. [ ک ُرر ] (ع اِ) پیمانه ٔ خواربار که مر اهل عراق راست . ج ، اَکرار. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). واحد وزن معادل 1200 رطل عراقی مساوی 156000 درهم هموزن 30 من و 38سیرو 2 توله سنگ متعارف دکن یا 1/5 درهم و مجموع 10900 مثقال است . (رساله ٔ مقداریه از فرهنگ فارسی معین ). || بار شش خر و آن شصت قفیز یا چهل اردب باشد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج ، اَکرار. (اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || (اصطلاح فقه ) آبگیری که هر یک از طول و عرض و عمق آن سه وجب و نیم باشد. (ناظم الاطباء). پیمانه جهت آب و آن به مقدار آبی است که با ملاقات نجاست نجس نشود. اندازه ٔ آب که در مکعبی بگنجد که هر یک از ابعاد آن (طول و عرض و عمق ) سه وجب و نیم باشد و آن نزدیک 350 لیتر است . || در جندی شاپور معادل 480 من جندی شاپور یعنی معادل 1250 من اهواز بود. || در اهواز یک کر گندم 1250 من و یک کر جو1000 من بوده است . (فرهنگ فارسی معین ). || چادر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کساء. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || چاه . (ناظم الاطباء). رجوع به کَرّ شود.
... ادامه
329 | 0
مترادف: 1- اصم، ناشنوا 2- آرزو، مراد، مطلوب، مقصود 3- توان، زور، قدرت، قوت، قوه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [پهلوی: karr, kar]
مختصات: (کُ رْ) [ فر. ] (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: kar
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 220
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
deaf | chorus
ترکی
koro
فرانسوی
chœur
آلمانی
chor
اسپانیایی
choro
ایتالیایی
coro
عربی
تشور
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "کر" در زبان فارسی معانی و کاربردهای متفاوتی دارد و می‌تواند به اشکال مختلف مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. مفهوم کلمه:

    • "کر" به معنای "ناشنوا" است.
    • همچنین در برخی موارد به معنای "عدم شنیدن" نیز استفاده می‌شود.
  2. نوع کلمه:

    • "کر" به عنوان صفت به کار می‌رود.
    • این کلمه می‌تواند در ترکیبات مختلف هم کاربرد داشته باشد.
  3. قواعد صرف و نحو:

    • در جملات می‌توان از "کر" به صورت صفت برای توصیف افراد استفاده کرد. مثلاً: "او فردی کر است."
    • همچنین می‌توان از آن به عنوان قید در جملات استفاده کرد: "او به خاطر کر بودنش نتوانست صدا را بشنود."
  4. نکات نگارشی:

    • حتماً در نوشته‌ها دقت کنید که از "کر" در معانی درست و متناسب با موقعیت استفاده شود.
    • اجتناب از به کار بردن این کلمه به صورت توهین‌آمیز و بی‌احترامی به افراد ناشنوا بسیار مهم است.
  5. استفاده در ترکیبات:

    • می‌توان "کر" را در ترکیباتی مانند "کر و لال" (برای اشاره به فردی که هم ناشنوا و هم لال است) استفاده کرد.
  6. ملاحظات فرهنگی:
    • در نگارش و صحبت درباره افراد ناشنوا، باید حساسیت‌های فرهنگی و اجتماعی را در نظر گرفت و به عنوان یک قاعده، از زبان و اصطلاحات محترمانه استفاده کرد.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه "کر" به درستی و با احترام در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او به دلیل نداشتن شنوایی، از بچگی کر بود و به همین خاطر با دنیا ارتباط خاصی داشت.
  2. در جلسه‌ی صبحگاهی، صدای زنگ مدرسه به قدری بلند بود که برخی از دانش‌آموزان به شوخی گفتند که معلم‌ها هم ممکن است کر شوند!
  3. وقتی به او گفتم که باید صحیح و دقیق صحبت کند، به شوخی گفت: "چطور می‌خواهید من درست صحبت کنم اگر همه می‌گویند کر هستم؟"

واژگان مرتبط: پوک، فاقد قوه شنوایی

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری