جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: کرچک . [ ک َ چ َ ] (اِ) اسم ترکی خروع است . (فهرست مخزن الادویه ). دانه ٔ بید انجیر. (ناظم الاطباء). بید انجیر. خِروَغ . (فرهنگ فارسی معین ) (یادداشت مؤلف ). گیاهی است از تیره ٔ فرفیون ها که یکساله است و دارای برخی گونه های پایا می باشد گونه های پایای کرچک تا 6 متر ارتفاع دارند و در آب و هوای گرم می رویند. ارتفاع گونه های معمولی گاه به 2 متر می رسد. انواع مذکور در نقاط معتدل از جمله ایران می رویند.برگهای این گیاه دارای پهنک بزرگ و منفرد پنجه ای شکل و دارای 5 تا 11 بریدگی عمیق دندانه دار با دمبرگ دراز است . گلهایش خوشه ای و بطور متقابل با برگهای انتهایی ساقه قرار دارند و شامل دو نوع گل نر و ماده است . میوه اش کپسول و پوشیده از خار و شامل سه دانه ٔ روغن دار است . قد دانه ها معمولاً میان 6 تا 26 میلیمتر است و وزنشان میان 70 میلی گرم تا 1/25 گرم است . دانه هارنگهای مختلف مانند خاکستری ، سیاه ، سفید، قرمز و قهوه ای دارند. از دانه های کرچک روغنی به دست می آید که مصرف صنعتی و دارویی دارد. (از فرهنگ فارسی معین ). - تخم کرچک ؛ دانه ٔ کرچک که از آن کرچک گیرند. (فرهنگ فارسی معین ). - روغن کرچک ؛ روغنی که از دانه ٔ پوست کنده ٔ کرچک گیرند و مصرف صنعتی و داروئی دارد. (فرهنگ فارسی معین ). - کرچک چینی ؛ گونه ای کرچک که بیشتر در چین و افریقا بعمل می آیدو به صورت درختچه و پایا و دارای برگهای بیضوی و کشیده است . از دانه های آن مانند کرچک معمولی روغن تهیه می شود. دانه ٔ این گونه کرچک را حب ختایی گویند، کرچک هندی . بید انجیر ختایی . دند. کرچک خطائی . حب السلاطین . حب الملوک . خروع چینی . خروع صینی . چیپال گوته . جمال گوته . شجر حب الخطا. طاریقه . (فرهنگ فارسی معین ). - کرچک خطائی یا خطایی ؛ کرچک چینی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ترکیب کرچک چینی شود. - کرچک هندی ؛ کرچک چینی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ترکیب کرچک چینی شود. castor, castor oil plant قندس حيوان، قندس سمور، قبعة من فرو القندس، الخروع tekerlek castor rolle castor castore سگ آبی، تنگ کوچک ادویه یا سرکه، چرخ زیر صندلی یا میز، گیاه کرچک
قندس حيوان|قندس سمور , قبعة من فرو القندس , الخروع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "کرچک" در زبان فارسی به معنای نوعی گیاه است و در برخی از مناطق به عنوان خوراکی یا دارویی استفاده میشود. در نوشتار فارسی و قواعد نگارشی مرتبط با این کلمه، نکات زیر قابل توجه است:
املاء: املای صحیح این کلمه "کرچک" است. باید دقت کرد که حروف به درستی نوشته شوند و اشتباهات املایی رخ ندهد.
نقطهگذاری: هنگامی که از کلمه "کرچک" در جملات استفاده میکنید، باید توجه داشته باشید که نقطهگذاری مناسب را رعایت کنید. مثلاً در انتهای جمله، اگر "کرچک" در آن وجود دارد، باید جمله به درستی خاتمه یابد.
تنوع زبانی: کلمه "کرچک" ممکن است در برخی مناطق با نامهای دیگری نیز شناخته شود. لذا به تنوع لغات و اصطلاحات محلی هم توجه داشته باشید.
نحوه استفاده: در جملات، میتوان از کلمه "کرچک" به عنوان اسم در جمله استفاده کرد. مثلاً: "کرچک گیاهی مفید است."
قواعد جمع و مؤنث: اگر بخواهید به شکل جمع این کلمه اشاره کنید، باید به استفاده از پسوندهای مناسب توجه کنید. اما در مورد "کرچک"، به طور کلی به صورت انفرادی و به عنوان یک نوع خاص از گیاه ذکر میشود.
در نهایت، حفظ دقت و توجه به این نکات در نوشتار میتواند به بهبود کیفیت نگارش کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
دانههای کرچک به دلیل خاصیتهای داروییشان در طب سنتی مورد استفاده قرار میگیرند.
برخی از افراد از روغن کرچک برای تقویت موهای خود استفاده میکنند.
در برخی مناطق، گیاه کرچک به عنوان پوشش گیاهی در مناطق خشک کاشته میشود.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: سگ آبی، تنگ کوچک ادویه یا سرکه، چرخ زیر صندلی یا میز، گیاه کرچک
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر