جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: کشوث . [ ک ُ] (اِ) نام دوائی است که تخم آن را به سریانی دینارو به عربی بزرالکشوث خوانند. (برهان ) . گیاهی است شبیه به ریسمان که بر درخت می پیچد و بیخ در زمین نباشد و در آن لغات است کشوثا،کشوثاء، اکشوث . (آنندراج ). عشقه باشد و آن گیاهی است که بر درخت پیچد وخشک کند. افتیمون . فقد. پرشن . حماض الارنب . فرغند. زحموک ، سبع الکتان . خامول الکتان . قریعة الکتان . سبع الشعراء. سِس . سَن . سَرَند. (یادداشت مؤلف ). هو شی ٔ یلتف علی الشوک و الشجر یشبه اللیف المکی لاورق له و له زهر صغار بیض فیه مرارة و عفوصة و الغالب علیه جوهر المر. (ابوعلی در مفردات قانون ). لیث گوید آن نباتی است که او را بیخ نبود رنگ اوزرد باشد و بر درخت خار و آنچه نزدیک او بود متعلق شود او را با نبید بیامیزند قوت او زیاد شود. (ترجمه ٔ صیدله ). گیاهی است مانند ریسمان باریک بی برگ و ساق و مایل به زردی و تیرگی و بر خارها و گیاهان می تند و گلش ریزه و مایل بسفیدی و تخمش کوچکتر از تخم ترب و مایل به تندی وزردی . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) : خورشید دلالت کند بر کشوث نیشکر و من . (التفهیم ). country بلد، دولة، قطر، وطن، الريف، ريف، شعب، جمهور الناخبين، ريفي، قروي، أهلي، فظ، بلد أو منطقة ما atrofi atrophie atrophie atrofia atrofia
ترکیب:
(اسم) [معرب. مٲخوذ از آرامی] (زیستشناسی) [قدیمی]
مختصات:
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
kaSus
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
826
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
country
ترکی
atrofi
فرانسوی
atrophie
آلمانی
atrophie
اسپانیایی
atrofia
ایتالیایی
atrofia
عربی
بلد|دولة , قطر , وطن , الريف , ريف , شعب , جمهور الناخبين , ريفي , قروي , أهلي , فظ , بلد أو منطقة ما
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "کشوث" در زبان فارسی به معنی "انحراف" یا "خلاف مسیر" معمولاً استفاده میشود. برای نگارش صحیح این کلمه و استفاده از آن در جملات، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
نحوه نوشتن: اطمینان از این که کلمه را به درستی و به شکل صحیح بنویسید. "کشوث" به این شکل نوشته میشود.
جنس کلمه: این کلمه به عنوان یک اسم به کار میرود.
میزان استفاده: در محتوا یا متنی که مینویسید، اطمینان حاصل کنید که کلمه به درستی و در موقعیت مناسب استفاده شود.
ساختار جملات: سعی کنید جملههای ساده و قابل فهم بسازید که در آنها از کلمه "کشوث" استفاده شده باشد. به عنوان مثال: "انحراف در مسیر اصلی، کشوث نامیده میشود."
قواعد نگارشی: در نگارش، به قوانین گرامری و نگارشی زبان فارسی توجه کنید. جملههای خود را با نقطه و ویرگولهای مناسب انتظام دهید.
اگر اطلاعات بیشتری درباره نحوه استفاده یا معنای خاص این کلمه نیاز دارید، بفرمایید تا کمک کنم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
کشوث بزرگترین دشت ایران است که در فصل بهار زیبایی خیرهکنندهای دارد.
در سفر به کشوث، میتوانید از ماجراجوییهای طبیعی و فعالیتهای ورزشی لذت ببرید.
در کشوث، غروب آفتاب بر فراز کوهها، تصویری بهیادماندنی از طبیعت به نمایش میگذارد.