جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

[komeyt]
quantity  |

کمیت

معنی: کمیت . [ ک ُ م َ / م ِ ] (ع اِ) اسب نیک سرخ فش و دم سیاه ، مذکر و مؤنث در وی یکسان است . ج ، کُمت ، کماتی (کزرابی ) مثله شذوذاً. سیبویه گفت : از خلیل در باره ٔ کمیت سوال کردم . خلیل گفت : این کلمه بدان جهت مصغر شده است که نه سیاه خالص و نه سرخ خالص است بلکه بین سیاهی و سرخی است ... و فرق کمیت و اشقر به یال و دم است . اگر یال و دم سرخ باشد، اشقر و اگر سیاه باشد، کمیت است . و گویند بعیر کمیت همانگونه که گویند فرس کمیت و ناقة کمیت ایضاً. (از منتهی الارب ). اسب سرخ رنگ که به سیاهی زند و یال و دم او سیاه باشد. (آنندراج ). اسب نیک سرخ فش و دم سیاه ، مذکر و مؤنث در وی یکسان است . ج ، کُمت . (ناظم الاطباء). کمیت از اسبان آن را گویند که سرخی آن با سیاهی غیرخالص آمیخته باشد و گفته شده است اسبی است که رنگ آن بین سیاهی و سرخی است و مذکر و مؤنث در آن یکسان است و گویند: مهر کمیت و مهرة کمیت ... و آن تصغیر اکمت است به غیر قیاس . و از اصمعی است : گویند بعیر احمر، وقتی که به سرخی آن رنگ دیگر نیامیخته باشد و اگر به سرخی آن سیاهی آمیخته باشد، آن کمیت است و همچنان است ناقة کمیت . (از اقرب الموارد). اسب سرخ یال و دم سیاه را گویند. (برهان ). اسبی که به سیاهی زند و یال و دم وی سیاه باشد. اسب بش (یال ) و دنبال (دم ) سیاه . هیگر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
بدان زمان که بر ابطال تیره گون گردد
همه کمیت نماید ز خون سیاه سمند.
منجیک (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
هم از داغ دیگر کمیتی به رنگ
تو گفتی ز دریا درآمد نهنگ .
فردوسی .
آن کمیت گهری را که تو دادی به رهی
جز به شش میخ بر آن نعل نبندد نعال .
فرخی .
مرا در زیر ران اندر کمیتی
کشنده نی و سرکش نی و توسن .
منوچهری .
کمیت سخن را ضمیر است میدان
سوارش چه چیز است جان سخندان .
ناصرخسرو.
کمیتت اندر تک گنبدی است اندر دور
حسامت اندر زخم آتشی است اندر تاب .
مسعودسعد.
کمیت رنجبردار بود. (نوروزنامه ٔ منسوب به خیام چ اوستا ص 96). امیرالمؤمنین علی رضی اﷲ عنه گفته است : دلاورترین اسبان کمیت است . (نوروزنامه ، ایضاً ص 97).
قاعده ٔ بزم ساز بر گل و نقل و نبید
کز سفرت سوده شد نعل کمیت و سمند.
سوزنی (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
شاه را بین کعبه ای بر بوقبیس
چون کمیتش زیر ران آمد به رزم .
خاقانی .
هست کمیتش سپهر جوزهری بر دمش
پاردم جوزهر چنبر ماهش سزد.
خاقانی .
حذر واجب است از کمیتت مدام
که هم بدرکاب است و هم بدلگام .
نزاری قهستانی .
اگر بادپای است خنگ ملک
کمیت مرا نیز پا لنگ نیست .
سلطان اتسز (از امثال و حکم ص 1237).
کمیتی که رنگش چو خرما بود
به سرما و گرما توانا بود.
؟ (از امثال وحکم ص 1237).
- پیسه کمیت ؛ از نامهای اسپان به زبان پارسی که رنجور و بدخو بود. (از نوروزنامه ٔ منسوب به خیام چ اوستا ص 96).
- کمیتش لنگ است ؛ کم مایه است . در این کار تسلطی ندارد. (فرهنگ فارسی معین ). قاصر است . (یادداشت به خطمرحوم دهخدا).
- کمیت کسی در امری لنگ بودن ؛ در آن کار ناقص و ناتمام و نارسا بودن . آن را ندانستن . از آن بهره ای نداشتن .
|| می سرخ سیاهی آمیز. (منتهی الارب ). شراب لعل انگوری که به سیاهی زند. (غیاث ) (آنندراج ). شرابی که در آن سیاهی و سرخی باشد و گویند از نامهای شراب است زیرا که در آن رنگی از سرخی و سیاهی است . (از اقرب الموارد). شراب سرخی را گویند که به سیاهی زند. (برهان ).
- کمیت نشاط ؛ کنایه از شراب ارغوانی باشد. (برهان ) (آنندراج ) (از فرهنگ فارسی معین ).
... ادامه
802 | 0
مترادف: 1- چندي، كمي 2- مقدار
متضاد: چگونگي، كيفيت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی: کمَیت]
مختصات: (کُ مَ یا مِ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: kammiyyat
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 470
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
quantity | quantum , shagreen
ترکی
miktar
فرانسوی
quantité
آلمانی
menge
اسپانیایی
cantidad
ایتالیایی
quantità
عربی
كمية | مقدار , قدر , قسط
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "کمیت" طبق قواعد فارسی و نگارشی دارای نکات زیر است:

  1. تعریف: "کمیت" به معنای مقدار یا مقدار معین است و در علوم مختلف به ویژه علم فیزیک و ریاضیات کاربرد دارد.

  2. نحو و صرف:

    • این کلمه اسم است و به شکل جمع "کمیت‌ها" نیز می‌آید.
    • می‌توان از آن در ترکیبات مختلف استفاده کرد، مانند "کمیت فیزیکی"، "کمیت عددی" و غیره.
  3. نحوه‌ی نگارش:

    • "کمیت" باید با "ک" کوچک آغاز شده و "ک" به صورت درست نوشته شود. همچنین باید توجه داشت که در نوشته‌های رسمی و علمی، این کلمه به درستی و به صورت صحیح تایپ شود.
  4. جایگاه در جمله:

    • "کمیت" می‌تواند در جایگاه فاعل، مفعول یا صفت در جملات مختلف به کار رود. مثال: "کمیت‌های طبیعی با کمیت‌های مصنوعی متفاوت‌اند."
  5. استفاده در متون علمی:
    • در متون علمی و فنی، معمولا به جای "کمیت"، واژه‌های دیگری نظیر "مقدار" یا "آمار" ممکن است به کار رود که بستگی به سیاق جمله و موضوع بحث دارد.

از نظر نگارشی، استفاده از "کمیت" باید در جمله‌ها به گونه‌ای باشد که مفهوم واضح و دقیق انتقال یابد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در علم فیزیک، کمیت‌های مختلفی مانند جرم، سرعت و نیرو وجود دارند که هر کدام ویژگی خاصی را توصیف می‌کنند.
  2. برای مقایسه‌ی محصولات مختلف، باید کمیت‌های مشخصی مانند قیمت و حجم را در نظر بگیریم.
  3. در آمار، تجزیه و تحلیل کمیت‌های جمع‌آوری‌شده به ما کمک می‌کند تا درک بهتری از نتایج بدست آوریم.

واژگان مرتبط: اندازه، عدد، چندی، مبلغ، ذره، پله، میزان، چرم دان دان، ساغری، نوعی پارچه ابریشمی دان دان، کمی

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری