جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

[koneš]
action  |

کنش

معنی: کنش . [ ک ُ ن ِ ] (اِمص ، اِ) کردار، خواه کردار نیک باشد و خواه کردار بد. (برهان ). کردار و عمل . (غیاث ) (از انجمن آرا). کردار، چنانکه گویند: «بدکنش » یعنی ، بدکردار. (فرهنگ رشیدی ). کردار. (فرهنگ جهانگیری ). کنشت . کار و عمل . (آنندراج ). فعل . (فرهنگستان ). فعل . (دانشنامه ٔ علایی ص 17). کردن . فعل و عمل و کار و کردار. (ناظم الاطباء). اسم از کردن . عمل کردن . اسم مصدر کردن . فعل . عمل . مصدر دوم کردن . کردار.کرد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). پهلوی و پازند، «کونیشن » . اسم مصدر، از: کن (کردن ) + ش (اسم مصدر). (از حاشیه برهان چ معین ).کنشت . کردار. عمل . (فرهنگ فارسی معین ) :
معجز پیغمبر مکی تویی
به کنش و به منش و به گوشت .
محمدبن مخلد سگزی (از تاریخ سیستان ص 214).
نشانه شد روانت سرزنش را
چو بگزید از کنشها این کنش را.
(ویس و رامین ).
هنرهای تو پیداتر ز خورشید
کنشهای تو زیباتر ز امید
کنشهایی کزو بینیم هموار
بود بر حکم و بر فرمان دادار.
(ویس و رامین ).
و این به حول قوت و کنش من است . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 33).
غرض آن بد او را بدانسان کنش
که از ما نباشد بدو سرزنش .
شمسی (یوسف و زلیخا).
آنچه در عالم هست به دو قسم منقسم شود بخشش و کنش ومراد او تقدیر است و فعل و هر یک بر آن دیگر مقدر است و بعد از آن در موارد تکلیف سخن گزار گشت و به سه قسم تقسیم کرد: منش و گویش و کنش . (ترجمه ٔ ملل و نحل شهرستانی چ نائینی ص 253).
ندارد به آن حسن و فعل و کنش
کسی بیش از این طاقت سرزنش .
میرزا طاهر وحید (از آنندراج ).
- بدکنش ؛ بدکار. بدکردار. بدفعل . و رجوع به همین ماده شود.
- خوش کنش ؛ مقابل بدکنش . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- نیکوکنش ؛ نیکوکردار. و رجوع به همین ماده شود
- نیکی کنش ؛ نیکوکنش .
|| رسم و عادت . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). || یکی ازاعراض . ان یفعل . (فرهنگ فارسی معین ) : یکی کنش که به تازی «ان یفعل » گویند. (دانشنامه از فرهنگ فارسی معین ). || خوی . || روش و طریقه . || ترتیب . || وضع. || گناهکاری و عصیان . (ناظم الاطباء). || حالی است که اندک اندک از گوهری ظاهر می شود در گوهری چنانکه هیچ دو حال از آن اثر با هم موجود نباشد بلکه یکی نیست همی شود و دیگری هستی می یابد. (مصنفات باباافضل رساله ٔ 2 ص 23) (فرهنگ فارسی معین ). || مخفف کنشت است که آتشکده و معبد یهودان باشد. (برهان ). کنیسه . (غیاث ). معبد ترسایان و یهودان وآتشکده . (ناظم الاطباء) :
در بتکده تا خیال معشوقه رواست
رفتن به طواف کعبه از عین خطاست
گر کعبه از او بوی ندارد کنش است
با بوی وصال او کنش کعبه ٔ ماست .
مولوی (از انجمن آرا).

و رجوع به کنشت و کنش و کنست و کنیسه شود.
... ادامه
817 | 0
مترادف: 1- رفتار، عمل، فعل 2- خو، رسم، عادت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [پهلوی: kunišn] ‹کنشت، کنشن، کنیش›
مختصات: (کُ نِ) (حامص .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: بن حال
آواشناسی: konaS
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 370
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
action | act
ترکی
aksiyon
فرانسوی
action
آلمانی
aktion
اسپانیایی
acción
ایتالیایی
azione
عربی
عمل | تصرف , نشاط , تأثير , سلوك , مبادرة , الأداء , معركة , احداث الرواية , نائب , دعوى قضائية ب , تشكل الأثر الأدبي , فعل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "کنش" در فارسی به معنای عمل یا فعالیت است و در زبان فارسی قواعد خاصی برای نگارش و استفاده از آن وجود دارد. در زیر به برخی از نکات نگارشی و اصول مربوط به استفاده از این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نقطه‌گذاری: مانند دیگر واژه‌ها، "کنش" نیز باید در جملات با توجه به نقطه‌گذاری صحیح استفاده شود. مثلاً:

    • "کنش‌های اجتماعی نیاز به همکاری دارند."
  2. نقش دستوری: "کنش" می‌تواند به عنوان اسم در جملات مختلف به کار رود و نقش‌های مختلفی را ایفا کند، از جمله فاعل، مفعول یا مضاف‌الیه.

    • مثال: "کنش او تأثیرگذار بود." (فاعل)
    • مثال: "ما تأثیر کنش‌های او را دیدیم." (مفعول)
  3. ترکیب‌ها: "کنش" می‌تواند در ترکیب با سایر کلمات به کار رود، مانند:

    • کنش اجتماعی
    • کنش سیاسی
    • کنش فرهنگی
  4. تفاوت با مفاهیم مشابه: دقت کنید که "کنش" با واژه‌هایی مثل "عمل" و "فعالیت" در بعضی موارد ممکن است متفاوت باشد و بسته به سیاق جمله، ممکن است یکی از آنها بهتر مناسب باشد.

  5. استخدام در جملات مختلف: استفاده از "کنش" در جملات مختلف می‌تواند به تنوع نوشتار و بیان کمک کند. مثلاً:

    • "کنش‌های فردی می‌توانند به تغییرات اجتماعی منجر شوند."
    • "این کنش نشان‌دهندهٔ نگرانی‌های عمیق اوست."
  6. استفاده درست از صفت‌ها: وقتی از "کنش" استفاده می‌کنید، حتماً به ویژگی‌های آن توجه کنید و از صفات مناسب برای توصیف آن استفاده نمایید.

    • مثال: "کنش‌های مؤثر به نتایج مثبت می‌انجامند."
  7. سازگاری با دیگر کلمات: توجه کنید که کلمه "کنش" به صورت جمع "کنش‌ها" نیز به کار می‌رود و باید با سایر اجزای جمله سازگار باشد.

با رعایت این نکات می‌توانید از کلمه "کنش" به درستی و به شکل مؤثری در نگارش و مکالمات فارسی استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در هر جامعه‌ای، کنش‌های اجتماعی می‌توانند تأثیر زیادی بر روی فرهنگ و ارزش‌ها داشته باشند.
  2. کنش انسانی در برابر چالش‌های محیطی می‌تواند مسیر توسعه پایدار را مشخص کند.
  3. در پژوهش‌ه ای روانشناسی، بررسی کنش‌ها و واکنش‌های افراد در موقعیت‌های مختلف اهمیت زیادی دارد.

واژگان مرتبط: اقدام، بازی، حرکت، کار، سند، کردار

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری