جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

[kong[e]re]
congress  |

کنگره

معنی: کنگره . [ ک ُ گ ُ رَ / رِ ] (اِ) بلندیهای هر چیز را گویند عموماً و آنچه بر سر دیوار حصار و قلعه و دیوارهای دیگر سازند خصوصاً و عربان شرفه خوانند.(برهان ) (آنندراج ). شرفه ٔ دیوار و منظره و کوشک و برج . (صحاح الفرس ). شرفة. (دهار). شرفه و برآمدگیهای محرابی شکلی که بر بالای دیوار شهر و حصار سازند و دندانه های بالای دیوارها و بلندیهای هر چیزی . (ناظم الاطباء) : فرمودش تا بر چهار حد شارستان بنای خانه ها سازند مر غله را و سلاح را و کنگره ها را باز آبادان کنند و دری آهنین نهند. (ترجمه ٔ تاریخ طبری ).
آن روز نخستین که ملک جامه بپوشید
بر کنگره ٔ کوشک بدم همچو غلیواچ .
ابوالعباس (از لغت فرس اسدی چ اقبال ص 68).
از فروغش شب تاری شده مر نقش نگین
ز سر کنگره برخواند مرد کلکا.
ابوالعباس .
به حلقه درآمد سر کنگره
برآمد ز بن تا به سر یکسره .
فردوسی .
کمندی بدان کنگره در ببست
گره زد برو چند بپسود دست .
فردوسی .
فروهشت گیسو بدان کنگره
بدل گفت زال این کمندی سره .
فردوسی .
بزرگ شهری و در شهرکاخهای بزرگ
رسیده کنگره ٔ کاخها به دوپیکر.
فرخی .
خشت او از کوه برگیرد همی تیغ بلند
ناوک او کنگره برباید از برج حصار.
فرخی .
چون صفیری بزند کبک دری در هزمان
بزند لقلق بر کنگره بر ناقوسی .
منوچهری .
هر یک از دندانه های حصار و باره و دیواری و چندانکه کنگره ٔ قلعه ارک بود از هر کنگره جوشن سواری و خودی و... نهاده بودند. (تاریخ سیستان ).
ره کوشک یکسر ز ساده رخام
زمین مرمر و کنگره عود خام .
اسدی .
معلق بدو چارصد کنگره
ز جزع و بلور و گهر یکسره .
اسدی .
هر وقت که بر تو دست یابم سرت ببرم و بر کنگره ٔ قلعه نهم . (اسکندرنامه ٔ نسخه سعید نفیسی ). و دوازده کنگره از ایوان کسری درافتاد و دریای ساوه خشک شد. (فارسنامه ٔ ابن البلخی صص 96 - 97). و بالای دیوار آن بهشت سیصد گز برآوردند وخشتی از سیم و خشتی از زر و کنگره ها از مروارید و مرجان . (قصص الانبیاء). و از این رکن تا بدان رکن هفتادکنگره بود. (قصص الانبیاء).
چون می فروکشد سر سروت فلک بچاه
تو بر فلک همی چه کشی طرف کنگره .
ناصرخسرو.
و کنگره های ایوان کسری بیفتاد. (مجمل التواریخ ).
آن قصر که با چرخ همی زد پهلو
بر درگه اوشهان نهادندی رو
دیدیم که بر کنگره اش فاخته ای
بنشسته همی گفت که کوکو کوکو.
خیام (چ فروغی ص 108).
کنگره ٔ قلعه ٔ اسلام را
نیست به از خامه ٔ تو دیده بان .
خاقانی .
خروس کنگره ٔ عقل پر بکوفت چو دید
که در شب امل من سپیده شد پیدا.
خاقانی .
از او شخصی فروافتد گران سنگ
ز بیم جان زند در کنگره چنگ .
نظامی .
هم آخر کار کو بی تاب گردد
هم او هم کنگره پرتاب گردد.
نظامی .
چون به صورت آمد آن نور سره
شد عدو چون سایه های کنگره .
مولوی .
کنگره ویران کنید از منجنیق
تا رود فرق از میان این فریق .
مولوی .
چون مرغ بر این کنگره تا کی بتوان بود
یک روز نگه کن که در این کنگره خشتیم .
سعدی .
گر بی تو بود جنت بر کنگره بنشینم
ور باتو بود دوزخ در سلسه آویزم .
سعدی .
سعدیا کنگره ٔ وصل بلند است ولیک
تا سر اندرننهی دست بدانجا نرسد.
سعدی .
ترا ز کنگره ٔ عرش می زنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتاده ست .
حافظ.
|| پر بالای خود. || زینتهای بالای تاج . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ).
... ادامه
869 | 0
مترادف: 1- دندانه، شرفه 2- مجلس
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [فرانسوی: congrès]
مختصات: (فره )
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: kongere
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 295
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
congress | jag , knurl , indentation
ترکی
kongre
فرانسوی
congrès
آلمانی
kongress
اسپانیایی
congreso
ایتالیایی
congresso
عربی
مؤتمر | اجتماع , جماع , لقاء , الكونغرس
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "کنگره" در زبان فارسی به معانی مختلفی استفاده می‌شود، از جمله به عنوان یک واژه برای اشاره به یک تجمع علمی یا سیاسی. در زیر به قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه پرداخته می‌شود:

  1. نوشتن کلمه: کلمه "کنگره" همیشه با حرف "ک" بزرگ آغاز می‌شود در مواردی که به عنوان نام رسمی یک نشست یا تجمع خاص استفاده می‌شود.

  2. قید و صفت: اگر "کنگره" به همراه دیگر واژه‌ها بکار رود، مانند "کنگره جهانی" یا "کنگره ملی"، برای حفظ معنا و مفهوم صحیح، باید به ترتیب واژه‌ها دقت کنید.

  3. استفاده از اعراب: در زبان نوشتاری فارسی، اعراب‌گذاری معمولاً انجام نمی‌شود، اما در متون ادبی یا رسمی که نیاز به دقت بیشتری دارد، ممکن است از اعراب استفاده شود. در این مورد "کنگره" بدون اعراب نوشته می‌شود.

  4. ترکیبات: این کلمه می‌تواند به صورت ترکیبی نیز استفاده شود؛ مانند "کنگره علمی"، "کنگره سیاسی"، و باید توجه کنید که واژه‌های دیگر در ترکیب به درستی و بدون اشتباه نوشته شوند.

  5. جنس کلمه: کلمه "کنگره" به صورت مؤنث به کار می‌رود و در جملات به این نکته توجه داشته باشید.

  6. استفاده در جمله: هنگام استفاده در جمله، باید معنا و مفهوم آن مورد توجه قرار گیرد تا جملات به صورت صحیح و واضح بیان شوند.

با رعایت این نکات می‌توانید از کلمه "کنگره" به صورت صحیح و مؤثر در متون خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. کنگره سالانه دانشمندان با هدف تبادل نظرات و ایده‌ها در زمینه‌های مختلف علمی برگزار می‌شود.
  2. نمایندگان به منظور بحث و تصویب قوانین جدید در کنگره ملی گرد هم می‌آیند.
  3. یکی از مسائل اصلی در کنگره اخیر، تغییرات اقلیمی و روش‌های مقابله با آن بود.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری