جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

[kuzegar]
potter  |

کوزه گر

معنی: کوزه گر. [ زَ / زِ گ َ ] (ص مرکب ) کلال را گویند و آنکه کوزه ها سازد. (آنندراج ). سفالگر و خزاف و آنکه کوزه می سازد. (ناظم الاطباء). کسی که کوزه سازد. (فرهنگ فارسی معین ). کلال . کواز. فخاری . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
دی کوزه گری بدیدم اندر بازار
بر پاره گلی لگدهمی زد بسیار.
خیام .
رعیت و حشم پادشاه حکم ورا
مسخرند بدانسان که کوزه گر را گل .
سوزنی .
بی دیده کی شناسد خورشید را هنر
یا کوزه گر چه داند یاقوت را بها.
خاقانی .
گه ملک جانورانت کند
گاه گل کوزه گرانت کند.
نظامی .
آن کاسه ٔ سری که پر از باد عجب بود
خاکی شود که گل کند آن خاک کوزه گر.
عطار.
ای که ملک طوطی آن قندهات
کوزه گرم کوزه کنم از نبات .
مولوی .
همچو خاک مفترق در رهگذر
یک سبوشان کرد دست کوزه گر.
مولوی .
لب او بر لب من این چه خیال است و تمنا
مگر آنگه که کند کوزه گر از خاک سبویم .
سعدی .
ساقی بده آن کوزه ٔ خمخانه به درویش
کآنها که بمردند گل کوزه گرانند.
سعدی .
آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد
حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی .
حافظ.
گوهر جام جم از کان جهانی دگر است
تو تمنا ز گل کوزه گران می داری .
حافظ.
- امثال :
کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد .(آنندراج ).
... ادامه
974 | 0
مترادف: سفالگر، فخار، كوزه ساز
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت)
مختصات:
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 258
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
potter
عربی
خزاف | فاخوري , تسكع , سير متعرجا , عبث , بوتر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

در زبان فارسی، کلمه «کوزه‌گر» به معنای شخصی است که در ساخت کوزه و سفالگری تخصص دارد. در اینجا به بررسی قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه می‌پردازیم:

  1. نوشتن صحیح: کلمه «کوزه‌گر» با استفاده از حرف «ـ» (ه‌ی مد) به‌هم‌پیوسته نوشته می‌شود. این علامت نشان‌دهنده وصلی است که بین «کوزه» و «گر» وجود دارد. به همین دلیل، نباید کلمه را به‌صورت «کوزه گر» جدا نوشت.

  2. حالت جمع: اگر بخواهید این کلمه را به صورت جمع به کار ببرید، از «کوزه‌گران» استفاده می‌شود. در این حالت هم باید توجه داشته باشید که همان علامت وصلی («ـ») در بین دو بخش کلمه باقی بماند.

  3. کاربرد و معنا: در متن‌های ادبی و محاوره‌ای، کلمه «کوزه‌گر» معمولاً به عنوان نمادی از هنر و craftsmanship (تخصص و مهارت) در ساخت اشیای سفالی به کار می‌رود.

  4. تلفظ: تلفظ این کلمه به صورت "کوزه‌گر" و با تأکید بر هجای اول (کوزه) است.

با رعایت این نکات می‌توانید به درستی و دقت از این کلمه در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. کوزه‌گر با دقت و هنر خود، گل را به شکل‌های زیبا و مختلف در می‌آورد.
  2. در بازار، کوزه‌گرهای ماهری را می‌دیدم که محصولات خود را به فروش می‌رساندند.
  3. کودکان با شگفتی به مهارت کوزه‌گر در چرخاندن سفال چشم دوخته بودند.

واژگان مرتبط: دیگ ساز

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری