جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

[key]
when  |

کی

معنی: کی . [ ک َی ی ] (ع مص ) داغ کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان القرآن ). داغ کردن از آهن گرم و جز آن ، و گویند: آخر الدواء الکی . (از منتهی الارب ). داغ کردن با آهن تافته و جز آن . (ناظم الاطباء): کواه یکویه کیاً (واویةالعین یائیةاللاّم )؛ پوست آن را با آهن و جز آن داغ کرد. و داغ کننده را «کاو» (کاوی ) و داغ شده را «مکوی » نامند. (از اقرب الموارد).
- امثال :
آخر الدواء الکی ؛ «کی » داغ یعنی آهن تافته ای است که بر بعضی جراحات نهند و مراد آنکه وسایل صعب را آنگاه به کار برند که چاره های سهل بی اثر ماند. (امثال و حکم ج 1 ص 19) :
گفته اند آخر الدواء الکی .
انوری (از امثال و حکم ص 19).
چون میسر نمی شود به مراد
خدمت صدر شاه و قربت وی
داغ حسرت نهاده ام بر دل
گفته اند آخر الدواء الکی .
ظهیر فاریایی (از امثال و حکم ).
به بانگ مطرب و ساقی اگر ننوشی می
علاج کی کنمت آخر الدواء الکی .
حافظ (از امثال و حکم ).
|| تیز نگریستن به کسی . (تاج المصادر بیهقی ). تیز نگریستن سوی کسی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گزیدن کژدم . (تاج المصادر بیهقی ). گزیدن کژدم کسی را. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
... ادامه
772 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (قید)
مختصات: (کَ یا کِ) (ص .)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اختصار
آواشناسی: key
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 30
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
when | who , kay
ترکی
dsö
فرانسوی
oms
آلمانی
who
اسپانیایی
oms
ایتالیایی
chi
عربی
عندما | مع أن , متى , حين , وإذا ذاك
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "کی" در زبان فارسی دارای کاربردها و قاعده‌های خاصی است. در اینجا برخی از نکات مهم در مورد استفاده از این کلمه آورده شده است:

  1. سوال و پرسش:

    • "کی" به معنای "چه زمانی" یا "کدام" در جملات سوالی به کار می‌رود. به عنوان مثال:
      • کی می‌آیی؟
      • کی به مدرسه رفتی؟
  2. قید زمان:

    • در جملات خبری، "کی" معمولاً برای اشاره به زمان وقوع یک عمل استفاده می‌شود:
      • نمی‌دانم کی قرار است بیاید.
  3. نقطه‌گذار:

    • در جملات سوالی، "کی" معمولاً بدون نقطه‌گذاری خاصی به کار می‌رود، اما در انتهای جمله باید به سوال ختم شود:
      • شما کی جشن تولد دارید؟
  4. اجتناب از ابهام:

    • اگر "کی" در جمله سبب ابهام شود، می‌توان به جای آن از زمان دقیق‌تری استفاده کرد:
      • به جای "کی می‌روی؟" می‌توان گفت "چه زمانی می‌روی؟"
  5. نحوه نگارش:

    • "کی" به شکل مبسوط (دو حرفی) نوشته می‌شود و به صورت حروف جدا در نوشتار فارسی به کار نمی‌رود.
  6. قید وابسته:
    • "کی" می‌تواند به عنوان قید وابسته در جملات توصیفی یا توجیهی نیز به کار رود. در این موارد معمولاً با دیگر کلمات ترکیب می‌شود:
      • وقتی که می‌رسد، به من خبر بده کی آمده است.

با رعایت این نکات، می‌توانید به‌خوبی از کلمه "کی" در نوشتار و گفتار خود بهره ببرید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. کی می‌خواهی به پارک برویم؟
  2. او هر روز در ساعت معین کی بیدار می‌شود.
  3. کی امتحانات پایان ترم شروع می‌شود؟

واژگان مرتبط: وقتی که، چون، موقعی که، در موقع، چه وقت، که، چه کسی، چه شخصی، چه اشخاصی

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری