جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

[gāvpeykar]
culture  |

گاوپیکر

معنی: گاوپیکر. [ پ َ / پ ِک َ ] (ص مرکب ) بشکل گاو. به هیأت گاو :
همه کژدم وش و خرچنگ کردار
گوزن شیرچهر و گاوپیکر.
ناصرخسرو.
- درفش گاوپیکر ؛ درفشی که شکل گاو بر آن منقوش است :
زده هم برش گاوپیکر درفش
سپر زرد و بر گستوانش بنفش .
اسدی (گرشاسب نامه ).
- گرز گاوپیکر ؛گرزه ٔ گاوپیکر، گرزی که شکل سر گاو دارد :
بماند دشمن دجال صورتش در گل
چو خر ز صاعقه ٔ گرز گاوپیکر او.
ظهیر فاریابی .
- || (اِخ ) گرز فریدون است گویند که آن را بهیأت سر گاومیش از آهن ساخته بودند. (برهان ) (جهانگیری ). نام گرز فریدون فرخ بود که بر وقت خروج بر ضحاک بر صورت گاوی با دو شاخ برای او از آهن ساخته بودند و در رزم وبزم با خود داشت زیرا که او را گاوی برمایه نام به شیر خود پرورده بود و مرکب سواری گشته آخر آن گاو رابکشتند و وی را به گاو میل تمام بود و بخود میمون میدانست . (آنندراج ) (انجمن آرا) :
بیامد فریدون بجای نشست
همان گرزه ٔ گاوپیکر به دست .
فردوسی (از آنندراج ).
به آوردگه رفت چون پیل مست
یکی گرزه ٔ گاوپیکر به دست .
فردوسی .
یکی گرزه ٔ گاوپیکر سرش
زدی هر که آمد همی در برش .
فردوسی .
یکی گرزه ٔ گاوپیکر به چنگ
زده بر کمر چارتیر خدنگ .
فردوسی .
شهنشاه بر تخت زرین نشست
یکی گرزه ٔ گاوپیکر به دست .
فردوسی .
به پیری بغرید چون پیل مست
یکی گرزه ٔ گاوپیکر به دست .
فردوسی .
چهارم به تخت کیی برنشست
یکی گرزه ٔ گاوپیکر بدست .
فردوسی .
خروشان از آن جایگه برنشست
یکی گرزه ٔ گاوپیکر به دست .
فردوسی .
... ادامه
401 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [قدیمی]
مختصات:
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 259
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
culture
عربی
ثقافة | حضارة , الاستنبات , تثقيف , تهذيب , حراثة , الثقافة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "گاوپیکر" در زبان فارسی به معنای شخصی است که گاوها را نگهداری و پرورش می‌دهد. در استخدام صحیح این کلمه، توجه به چند نکته نگارشی و قواعد زبان فارسی ضروری است:

  1. فاصله و حروف وصل: "گاو" و "پیکر" به هم چسبیده نوشته می‌شوند، بدون فاصله و با تاکید بر اینکه معنای متصل دارند.

  2. حروف اول بزرگ: اگر این کلمه در ابتدای جمله بیاید، حرف "گ" باید بزرگ نوشته شود: "گاوپیکر در روستا..."

  3. نوشتار صحیح: املای کلمه باید به دقت رعایت شود. املای نادرست مانند "گاو پیکر" یا "گاوپیکر" (بدون حذف همزه و فاصله) نادرست است.

  4. ترکیب‌های مشابه: در استفاده از کلمه "گاوپیکر" دقت کنید که مشابه‌های آن (مثل "گاو" و "پیکر" به تنهایی) در متن به درستی به کار روند و همچنین از جنبه معنایی هم درست انتخاب شوند.

  5. توجه به معنای کلمه: در استفاده از این کلمه، توجه به متن و مضمون آن و شناخت معنای دقیق آن ضروری است، زیرا ممکن است در متون مختلف بار معنایی متفاوتی داشته باشد.

با رعایت این نکات، می‌توانید به درستی از کلمه "گاوپیکر" در نوشتارهای خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. گاوپیکر یکی از حیوانات مزرعه‌ای است که برای ایجاد صدای خاص خود شناخته می‌شود.
  2. در جشنواره محلی، مسابقات گاوپیکر به عنوان یکی از سرگرمی‌های جذاب برای تماشاگران برگزار می‌شود.
  3. دانش‌آموزان درباره خصوصیات و رفتارهای گاوپیکر در کلاس درس صحبت کردند و نکات جالبی را یاد گرفتند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری