جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

goro(e)sne
hungry  |

گرسنه

معنی: گرسنه . [ گ ُ رِ / رُ ن َ / ن ِ / گ ُ س َ / س ِ ن َ /ن ِ ] (ص ) به ضم اول و کسر دوم و چهارم (در لهجه ٔ مرکزی ) و نیز به ضم اول و دوم و فتح چهارم و در شعر بضرورت به ضم اول و سکون دوم و فتح سوم و چهارم . پهلوی ، گورسک و گورسکیه ، تهرانی ، گشنه ، گیلی ، ویشته . مخفف آن «گرس »، «گسنه » کسی که محتاج بخوردن غذاست . آن که احساس احتیاج بخوردن کند. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). ترجمه ٔ جائع و در این ترکیب برای نسبت نباشد مثل تش و تشنه و گرسنه و بفتح دوم نوعی از تصرف است و مخفف آن گسنه است . (آنندراج ). کسی که او را اشتهای طعام باشد. مقابل سیر. (غیاث اللغات ). ناهار. (صحاح الفرس ): سَغبان ؛ مرد گرسنه . (دهار). عَلهان ؛ مرد گرسنه .طَلَنفَح . عَجوز. وَبِد. (منتهی الارب ) :
اشتر گرسنه کسیمه (کتیره ؟) خورد
کی شکوهد ز خار چیره خورد.
رودکی .
گرسنه روباه شد تا آن تبیر
چشم زی او بود مانده خیرخیر.
رودکی .
چو بنهاد آن تل سوسن به پیش من چنان بودم
که پیش گرسنه بنهی ثرید چرب بهتانه .
ابوشکور.
جهودیست درویش و شب گرسنه
بخسپد همی بر زمین برهنه .
فردوسی .
بدین تخت شاهی نهاده ست روی
شکم گرسنه مرد دیهیم جوی .
فردوسی .
بیامد یکی دیو و گفتا منم
که با گرسنه شیر دندان زنم .
فردوسی .
نه شغب کردند آن بچگکان و نه نفیر
بچه ٔ گرسنه دیدی که ندارد شغبی .
منوچهری .
بمرند این همه از گرسنه بر خیر همی
بیم آن است که دیوانه شوم ای عجبی .
منوچهری .
روی نیارم سوی جهان که نیارم
کاین بسوی من بتر ز گرسنه مار است .
ناصرخسرو.
هرزمان بدتر شود حال رمه
چون بود از گرسنه گرگان رعات .
ناصرخسرو.
گرسنه مردمان و کسری سیر
سگ بود این چنین امیر نه سیر.
سنایی .
هر که همت او برای طعمه است در زمره ٔ بهایم معدود گردد و چون سگی گرسنه که به استخوانی شاد شود و به نان پاره ای خشنود. (کلیله ودمنه ).
گرگ گرسنه چو یافت گوشت نپرسد
کاین شتر صالح است یا خر دجال .
سعدی .
آنکه در راحت و تنعم زیست
او چه داند که حال گرسنه چیست .
سعدی (گلستان ).
گرسنه چون سیر شود رگ فضول در وی بجنبد. (تاریخ سلاجقه ٔ کرمان ).
- امثال :
آدم گرسنه ایمان ندارد .
آدم گرسنه سنگ را هم میخورد .
آدم گرسنه نان خواب می بیند .
قدر نان را گرسنه میداند . (جامع التمثیل ).
رجوع به امثال و حکم دهخدا شود.
... ادامه
1318 | 0
مترادف: 1- جايع، گشنه، ناشتا 2- قحطي زده
متضاد: سير
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [پهلوی: gursak، مقابلِ سیر] ‹گرس، گسنه، گشنه›
مختصات: (گُ رُ نِ) (ص .)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: gorosne
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 335
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
hungry | esurient , sharp-set
ترکی
فرانسوی
affamé
آلمانی
hungrig
اسپانیایی
hambriento
ایتالیایی
affamato
عربی
جائع | تواق , جوعان
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "گرسنه" در زبان فارسی به عنوان صفت و اسم استفاده می‌شود و قواعد خاصی دارد. در ادامه به برخی از نکات و قواعد مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. جنسیت:

    • "گرسنه" به عنوان صفت می‌تواند به جنسیت اشاره کند. به عنوان مثال:
      • گرسنه (مذکر)
      • گرسنه (مؤنث)
  2. جمع:

    • جمع صفت "گرسنه" به صورت "گرسنه‌ها" و برای جمع مذکر و مؤنث به کار می‌رود.
      • مثال: "آن‌ها گرسنه هستند."
  3. کاربرد:

    • "گرسنه" معمولاً برای توصیف شخصی که نیاز به غذا دارد، به کار می‌رود.
      • مثال: "من خیلی گرسنه‌ام."
  4. ترکیب‌ها:

    • می‌توان "گرسنه" را با دیگر کلمات ترکیب کرده و عبارات جدیدی ایجاد کرد.
      • مثال: "گرسنه‌نُما" (برای توصیف کسی که به شدت گرسنه است)
  5. قواعد نگارشی:
    • در نوشتن کلمه "گرسنه"، باید دقت شود که املای آن صحیح باشد و علامت‌های نگارشی به درستی استفاده شوند.
    • به عنوان مثال، در جملاتی که این کلمه به کار می‌رود، باید از ویرگول، نقطه و سایر علامت‌ها به شکلی صحیح استفاده کرد.

در کل، "گرسنه" یک کلمه ساده و کاربردی است که در زبان فارسی به راحتی قابل فهم است و قواعد خاصی برای استفاده از آن وجود ندارد مگر در زمینه‌های جمع و جنسیت.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. بعد از یک روز پرمشغله در محل کار، به خانه برگشتم و خیلی گرسنه بودم.
  2. بچه‌ها در پارک بازی می‌کردند و بعد از مدتی که از خوردن ناهار گذشت، گرسنه شدند.
  3. وقتی بوی خوش غذا به مشامم رسید، ناگهان احساس گرسنه‌گی شدید کردم.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری