جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

garmā
heat  |

گرما

معنی: گرما. [ گ َ ] (اِ) مقابل سرما. حرارت . حرّ: تَهم ، سختی گرما. حَمیم ، گرمای سخت . دِف ء، دفاء، سَهام ؛ شدت گرما. صَیهَب ، شدت گرما و روز گرم . صَیهَد، شدت گرما. وَعک ؛ سختی گرما. (منتهی الارب ) : سپاه گرد آمده بود آنجا و گرمائی گرم بود. (ترجمه ٔ طبری بلعمی ).
بانگ زله کرد خواهد کر گوش
و ایچ ناساید به گرما از خروش .
رودکی (سعید نفیسی ص 1079).
نه گرماش گرم و نه سرماش سرد
همه جای شادی و آرام و خورد.
فردوسی .
رنجه ز گرمای تموز آن و این
خفته و آسوده بزیر ظلال .
ناصرخسرو.
علم چون گرماست نادانی چو سرما در قیاس
هر که از سرما گریزد قصد زی گرما کند.
ناصرخسرو.
شیرین و سرخ گشت چنان خرما
چون برگرفت سختی گرما را.
ناصرخسرو.
در این گرما که باد سرد باید
دل آسان است ، با دل درد باید.
نظامی .
تو خفته خنک در حرم نیمروز
غریب از برون گو به گرما بسوز.
سعدی (بوستان ).
بنالید کای طالع بدلگام
به گرما بپختم درین زیر خام .
سعدی (بوستان ).
ایشان را سخت می آمد در گرمای گرم روزه داشتن . (تفسیر ابوالفتوح ).
... ادامه
488 | 0
مترادف: تف، حرارت، دما، گرمش، گرمي
متضاد: برودت، سردي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [پهلوی: garmāk، مقابلِ سرما]
مختصات: (گَ) [ په . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: garmA
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 261
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
heat | therm , the heat
ترکی
sıcaklık
فرانسوی
la chaleur
آلمانی
die hitze
اسپانیایی
el calor
ایتالیایی
il calore
عربی
حرارة | نار , حر , طقس حار , وهج , احترار , نزوة , سخن , حمى , ثور , أثار , غضب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «گرما» در زبان فارسی به چند معنا و کاربرد مختلف ممکن است اشاره داشته باشد. در ادامه، به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. طبیعت کلمه: «گرما» اسم و مؤنث است. به معنی دمای بالا و احساس گرم بودن به کار می‌رود.

  2. استفاده در جملات:

    • «گرما» می‌تواند به عنوان فاعل یا مفعول در جملات استفاده شود.
    • مثال: «گرما در تابستان زیاد است.»
  3. مفاهیم وابسته:

    • کلماتی مانند «درجه حرارت»، «آب و هوا»، و «فصل تابستان» می‌توانند در ارتباط با «گرما» به کار روند.
    • مثال: «در تابستان، گرما معمولاً در بالاترین حد خود قرار دارد.»
  4. قواعد نگارشی:

    • کلمه «گرما» همیشه به صورت جدا نوشته می‌شود و به دلیل اینکه مصوت آخر دارد، نیازی به نوشتن فاصله بعد از آن نیست.
    • در جملات باید به حروف بزرگ و کوچک توجه شود، به‌خصوص در شروع جمله.
  5. مفاهیم مرتبط:

    • کلمات مرتبط با گرما نظیر «گرم»، «گرمادهی» و «گرماژ» نیز در متن ممکن است به کار بروند و دقت در نگارش این کلمات اهمیت دارد.
  6. نواخت و لحن:
    • هنگام نوشتن و بیان کلمه «گرما»، توجه به نواخت و لحن صدایی اهمیت دارد، به خصوص اگر بخواهید آن را در شعر یا نثر ادبی به کار ببرید.

اگر سوال یا نکته خاصی مدنظرتان است، می‌توانید بپرسید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در فصل تابستان، گرما به حدی می‌رسد که هیچ کس نمی‌تواند بدون کولر بیرون بماند.
  2. گرما باعث می‌شود که بسیاری از میوه‌ها و سبزیجات به سرعت رشد کنند و به بار بنشیند.
  3. در روزهای گرم، نوشیدن آب خنک می‌تواند به خنک شدن بدن کمک کند.

واژگان مرتبط: گرمی، تندی، اشتیاق، نوبت، حمام، کالری کوچک، معادل هزار کالری بزرگ، واحد گرما، داغ

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری