جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

gom
missing  |

گم

معنی: گم . [ گ ُ ] (ص ) گیلکی گوم . مفقود. غایب و ناپدید. آواره . سرگشته (بابودن و شدن و کردن و گشتن صرف شود). (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). مفقود. (آنندراج ). گمراه :
گمراه گشته ای ز پس رهبران کور
گم نیست راه راست ولیکن تو خود گمی .
ناصرخسرو.
شه راه مردمی است سبیل الرشاد تو
زآن مردمی تو کز ره نامردمی گمی .
سوزنی .
عالم که کامرانی و تن پروری کند
او خویشتن گم است که را رهبری کند.
سعدی (گلستان ).
چه شبها نشستم درین فکر گم
که دهشت گرفت آستینم که قم .
سعدی (بوستان ).
گنهکارتر چیز مردم بود
که از کین و آزش خرد گم بود
کجا هفت دریا عدم مردم است
که در قطره ٔ هستی خود گم است .
امیرخسرو.
و رجوع به گم شدن و گم کردن شود. || خَله . هرزه . یافه . (یادداشت مؤلف ).
... ادامه
2128 | 0
مترادف: 1- غايب، مفقود، ناپديد، ناپيدا، نامرئي 2- گمراه 3- سردرگم
متضاد: پيدا، يافت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت)
مختصات: (گُ) (ص .)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: gom
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 60
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
missing
ترکی
eksik
فرانسوی
manquant
آلمانی
fehlen
اسپانیایی
desaparecido
ایتالیایی
mancante
عربی
مفقود | ضائع , مفتقد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "گم" در زبان فارسی به معنای از دست رفته، گمشده یا ناپیدا است. در ادامه به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. جایگاه کلمه: "گم" معمولاً در جملات به عنوان صفت، قید یا فعل (در حالت گذشته) به کار می‌رود. برای مثال:

    • صفت: "او گم شده است."
    • قید: "کتابم را گم کرده‌ام."
    • فعل: "او گم شد."
  2. ترکیبات: "گم" می‌تواند با کلمات دیگر ترکیب شود و عبارات مختلفی را به وجود آورد:

    • گم‌شده: به معنای چیزی که گم شده است.
    • گم کردن: به معنای از دست دادن چیزی.
  3. هم‌نشینی با حرف «ن»: در زبان محاوره‌ای، ممکن است "گم" با حرف نون قرار گیرد، به عنوان مثال: "گم‌نشدن" (به معنی از گم نشدن یا گم نشدن).

  4. ضمیرها و ساخت جملات: "گم" می‌تواند با ضمیرها به کار رود:

    • "موبایلم گم شده."
    • "شما چه چیزی را گم کرده‌اید؟"
  5. نگارش: در نوشته‌های رسمی و غیررسمی باید به نگارش صحیح کلمه "گم" و ترکیبات آن توجه کرد و از اشتباهات املایی پرهیز کرد.

  6. استفاده در ادبیات: "گم" می‌تواند در شعر و نثر فارسی به شکل خاصی به کار رود و بار معنایی عمیقی داشته باشد.

با توجه به این نکات، می‌توانید به بهبود نگارش و استفاده از کلمه "گم" در جملات خود بپردازید. اگر سوال خاصی در این زمینه دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در میانه‌ی جنگل، ناگهان حس کردم که راه را گم کرده‌ام.
  2. وقتی به خانه برگشتم، متوجه شدم که کلیدهایم را گم کرده‌ام.
  3. در حین بازی، توپ به دور دست‌ها رفت و همه ما گم شدیم در تعقیب آن.

واژگان مرتبط: فاقد، نا پیدا

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری